مهرداد عنبریان

استاد

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/10/01

مهرداد عنبریان

تربیت بدنی و علوم ورزشی / علوم ورزشی

رساله های دکتری

  1. بررسی اثر خستگی ناشی از رکاب زدن بر الگوی سینرژی و وزن نسبی منتخبی از عضلات اندام تحتانی طی دویدن در سه گانه کاران مبتدی: مقایسه چهار روش مختلف استخراج سینرژی عضلانی
    1401
    مقدمه: مطالعه سینرژی عضلانی روشی نوین جهت بررسی عملکرد سیستم کنترلی بدن انسان است. روشهای ریاضیاتی مختلفی جهت استخراج سینرژی عضلانی از دادههای الکترومایوگرافی بکار م یرود و این عامل میتواند باعث خروجیهای متفاوت در سینرژیهای عضلانی شود. همچنین خستگی عضلانی به عنوان متغیری تاثیر گذار بر ویژگیهای عصبی-عضلانی میتواند سینرژیها را تحت تاثیر قرار دهد. بنابر این هدف از این مطالعه بررسی سینرژیهای عضلانی قبل و بعد از خستگی عضلانی با استفاده از چهار روش مختلف استخراج سینرژی حین دویدن بود. روش: در این مطالعه نیمه تجربی، 12 دونده مرد شرکت کردند. فعالیت الکترومایوگرافی عضلات دوقلو، نعلی، درشت نی قدامی، راست رانی، پهن خارجی، پهن داخلی، نیم وتری و دوسر رانی طی دویدن ثبت شد. از پروتکل خستگی دوازده مرحلهای با استفاده از دوچرخه ثابت جهت ایجاد خستگی عضلانی استفاده شد. جهت استخراج سینرژی عضلانی از روشهای الگوریتم تجزیه ماتری س نامنفی ، آنالیز قدر مطلق مولفه اصلی ، آنالیز مولف ههای مستقل و آنالیز عاملی استفاده شد. از روش آماری همبستگی پیرسون جهت میزان شباهت الگوهای استخراج شده و .)P<0/ از آنالیز واریانس با اندازه گیری تکراری برای مقایسه وزن نسبی عضلات استفاده شد ) 05 یافته ها: الگوهای سینرژی عضلانی با استفاده از روشهای مختلف استخراج قبل و بعد از خستگی عضلانی، شباهت کم تا بالا را نشان دادند. زمان فعال سازی سینرژی عضلانی و نقاط پیک سینرژیها در قبل و بعد از پروتکل خستگی متفاوت بود. وزن نسبی عضلات پهن داخلی، پهن خارجی و دوقلو قبل از خستگی و عضلات راست رانی، پهن داخلی و پهن خارجی بعد از خستگی با استفاده از روش های مختلف استخراج از داده های الکترومایوگرافی بدست آمد. VAF سینرژی عضلانی به شکل معنی داری متفاوت بود. تعداد چهار سینرژی عضلانی توسط روش نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، مشاهده شد روشهای مختلف در استخراج سینرژ ی عضلانی م یتواند در تعداد سینرژی استخراج شده، الگوی سینرژیها و وزن نسبی عضلات، زمان فعال شدن سینرژیها و پیک سینرژی قبل و بعد از خستگی عضلانی تاثی ر زیادی داشته باشد و در نتیجه باعث ایجاد تفسیر متفاوت در مطالعات شود.
  2. اثر استفاده بلند مدت از توکفشی طراحی شده اختصاصی بر میزان سطح راحتی و ویژگی های فشار کف پایی کودکان چاق حین راه رفتن و دویدن
    1400
    چکیده
  3. تاثیر حمایت کننده های خارجی مفصل مچ پا بر شاخص های پایداری در افراد مبتلا به ناپایداری مچ پا حین دویدن با استفاده از متغیرهای دینامیکی
    1400
    مقدمه: اسپرین مچ پا یکی از شایع ترین آسیب های اسکلتی عضلانی است و 25 درصد از کل آسیب های ورزشی را به خود اختصاص می دهد. اسپرین مچ پا اغلب با ایجاد ناپایداری مزمن مچ پا (CAI) همراه است. اکثر افرادی که دچار اسپرین مچ پا می شوند ممکن است در حین فعالیت های بدنی مانند راه رفتن و دویدن احساس بی ثباتی و آسیب های مکرر مچ پا را تجربه کنند. بسیاری از مطالعات بریس مچ پا را به عنوان وسیله ای برای جلوگیری از آسیب بیشتر و بهبود ثبات در ورزشکاران مبتلا به CAI پیشنهاد کرده اند، اما این امر به خوبی مستند نشده است. تناقضات موجود می تواند ناشی از استفاده از متغیرهای بیومکانیکی خطی و روشهای اساسی ارزیابی مانند آزمایش تعادل گردش ستاره باشد. به تازگی، علاقه کمی برای تعیین ثبات راه رفتن با استفاده از روشهای مبتنی بر تجزیه و تحلیل سری های زمانی غیر خطی مانند ثبات دینامیکی محلی وجود دارد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر سه بریس مچ پا مختلف با استفاده از توان حداکثر لیاپانوف بر ثبات پویایی موضعی افراد مبتلا به بی ثباتی مزمن مچ پا در حین دویدن بود. روش تحقیق: دوازده مرد مبتلا به بی ثباتی مزمن مچ پا به عنوان گروه آسیب دیده و 12 فرد فعال (گروه کنترل) که به طور منظم 3 جلسه در هفته و در هر جلسه به مدت 30-45 دقیقه با شدت متوسط تا شدید فعالیت سازماندهی شده بدنی داشتند در این مطالعه شرکت کردند. این مطالعه معیارهای خروج برای گروه کنترل داشتن هرگونه اختلال ارتوپدی یا عصبی بود. معیارهای ورود با دو پرسشنامه شامل: شناسایی بی ثباتی عملکرد مچ پا و فعالیت بدنی بین المللی تعیین شد. داده های کینماتیکی با استفاده از سیستم آنالیز حرکت 10 دوربین (Motion Analysis Corporation ، CA ، USA) و تردمیل با فورس پلیت (فرکانس نمونه برداری 200 هرتز) جمع آوری شد. گروه آسیب دیده 70 قدم تردمیل را با سرعت انتخابی خود اجرا کردند. برای محاسبه λ ، سری های زمانی به دست آمده از داده های کینماتیکی تا 100 نقطه داده (7000 نقطه داده برای 70 مرحله) نرمال سازی شدند. سپس از این سری های زمانی برای بازسازی فضای فاز به منظور محاسبه λ استفاده شد. درنهایت ، λ به عنوان دو متغیر، یعنی نماینده کوتاه مدت لیاپانوف (λS) و بلندمدت لیاپانوف (λL) محاسبه شد که نحوه واکنش مداوم سیستم به اختلالات بسیار کوچک را اندازه گیری می کند. نرمال بودن داده ها با استفاد
  4. بررسی اثر فوری توکفشی با وج های مختلف بر سطح راحتی، متغیرهای میوالکتریکی عضلات منتخب ناحیه تنه و مرکز فشار حین برداشتن بار
    1398
    اهمیت پوسچر پا بر بیومکانیک حرکات عملکردی مختلف از جمله حرکات پایه ای و بسیاری از مهارت های ورزشی مورد قبول همگان است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر فوری توکفشی با وج های مختلف بر میزان سطح راحتی، متغیرهای میوالکتریکی عضلات منتخب ناحیۀ تنه و مرکز فشار حین برداشتن بار بود. تعداد 30 نفر از دانشجویان سالم مرد در دسترس به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. آزمودنی ها آزمون برداشتن بار (10 درصد وزن بدن) را 6 مرتبۀ موفق در 9 وضعیت توکفشی بدون وج، وج پشت، جلو، داخل، خارج، پشت-داخل، پشت-خارج، جلو-داخل و جلو-خارج انجام دادند. حین برداشتن بار، فعالیت الکتریکی عضلات منتخب ناحیۀ تنه (شامل عضلات راست شکمی، مورب داخلی و خارجی شکم، پشتی بزرگ، بخش پشتی و کمری راست کنندۀ ستون فقرات، چند سر و مربع کمری)، تغییرات مرکز فشار و سطح راحتی به ترتیب با استفاده از دستگاه الکترومیوگرافی (فرکانس نمونه برداری 1000 هرتز)، دستگاه فوت اسکن (فرکانس نمونه برداری 100 هرتز) و پرسشنامۀ سطح راحتی (مخصوص توکفشی) اندازه گیری شد. از آزمون آماری تجزیه-وتحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی حداقل اختلاف معنادار برای شناسایی وضعیت های وج گذاری توکفشی متفاوت با یکدیگر استفاده شد. نتایج آزمون ضریب پایایی درون کلاسی نشان داد که تمامی متغیرهای میوالکتریکی عضلات منتخب ناحیۀ تنه، شاخص-های مرکز فشار و میزان سطح راحتی حین برداشتن بار دارای پایایی بالایی می باشند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که حین برداشتن بار، سطح راحتی در وضعیت وج جلو-خارج توکفشی به طور معناداری کمتر از وضعیت های بدون وج، وج جلو، وج داخل و وج خارج بود (05/0>P). همچنین، تفاوت معناداری در میانگین و حداکثر فعالیت نرمالیزه شده، زمان رسیدن به حداکثر فعالیت و فرکانس میانۀ عضلات منتخب ناحیۀ تنه در برخی بین بعضی وضعیت های وج گذاری توکفشی با یکدیگر مشاهده شد (05/0>P). تفاوت معناداری نیز در میزان هم انقباضی عضلات راست شکمی و مورب خارجی شکم با عضلات بازکنندۀ پشتی، بازکنندۀ کمری و چند سر بین بعضی وضعیت های وج گذاری توکفشی با یکدیگر وجود داشت (05/0>P). به علاوه، کاهش معناداری در مقدار هم انقباضی کل عضلات خم کننده/ بازکننده ناحیۀ تنه در وضعیت وج جلو-داخل نسبت به وج جلو-خارج و همچنین افزایش معنادار در مقدار هم انقباضی کل عضلات ناحیۀ تنه در وضعی
  5. تاثیر خستگی بر سینرژی عضلات منتخب اندام تحتانی حین دویدن با روش الگوریتم تجزیه نامنفی ماتریسی
    1397
    چکیده: مقدمه: بررسی سینرژی عضلات بدن به عنوان بهینه ترین روش به کارگیری عضله ها، شدت فعالیت هر عضله و ارتباط و هماهنگی این فعالیت ها می تواند درک صحیحی از عملکرد سینرژی سیستم عصبی – عضلانی در اختیار ما قرار بدهد. سینرژی عضلانی باعث بهبود کیفیت در اجرای حرکات و مهارت ها و همچنین جلوگیری از آسیب دیدگی های اسکلتی و عضلانی می شود. خستگی عضلانی یکی از فاکتورهایی است که باعث اختلال در بیومکانیک دویدن انسان شده و عملکرد سیستم های کنترلی بدن را دچار تغییر می کند؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی تاثیر خستگی بر سینرژی عضلات منتخب اندام تحتانی حین دویدن با روش الگوریتم تجزیه نامنفی ماتریسی بود. مواد و روش ها: 16 دونده مرد مبتدی در این مطالعه شرکت کردند. فعالیت EMG سطحی عضلات راست رانی، پهن خارجی، پهن داخلی، دوسر رانی، نیم وتری، دوقلوی داخلی، نعلی و درشت نئی قدامی آزمودنی ها قبل و بعد از پروتکل خستگی بر روی تردمیل با سرعت 6 کیلومتر بر ساعت ثبت گردید. بعد از پردازش داده ها با استفاده از نرم افزار متلب، الگوی سینرژی و وزن نسبی عضلات با استفاده از روش الگوریتم تجزیه نامنفی ماتریسی محاسبه گردید، جهت به دست آوردن تعداد سینرژی های لازم طی دویدن از روش VAF استفاده شد و الگوی فعالیت عضلات و الگوی هم انقباضی عضلات نیز با روش وینتر و یاک محاسبه شد. برای مقایسه الگوی فعالیت عضلات و همچنین الگوی نسبت هم انقباضی قبل و بعد از خستگی عضلانی طی دویدن از آزمون تی وابسته استفاده شد. جهت بررسی الگوی سینرژی های عضلانی و وزن نسبی هر عضله در هر سینرژی قبل و بعد از خستگی از روش آماری همبستگی پیرسون استفاده شد. سطح معنی داری P<0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها: با استفاده از روش VAF پنج سینرژی عضلانی از داده های EMG طی دویدن استخراج شد. الگوی سینرژی اول (r=0/95) و دوم (r=0/84) قبل و بعد از خستگی عضلانی همبستگی بالایی نشان داد ولی سینرژی سوم ( r=0/55)، چهارم ( r=0/27) و پنجم ( r=0/48) همبستگی متوسط به پایین را نشان دادند. بعد از خستگی عضلانی فعالیت عضلات راست رانی ( P=0.001)، پهن داخلی ( P=0.004)، پهن خارجی ( P=0.001)، ، نیم وتری ( P=0.001)، دوقلوی داخلی ( P=0.001)، نعلی (P=0.001) و درشت نئی قدامی ( P=0.029) کاهش معنی دار و برای عضله دو سر رانی ( P=0.003) افزایش معنی داری پیدا کرد. بعد از خستگی عضلانی الگوی ه
  6. بررسی تاثیر پروتکل تمرینی گیت به عقب بر پارامترهای کینتیکی و کینماتیکی راه رفتن بیماران دچار استئوآرتریت زانو
    1395
    هدف: بررسی اثرات پروتکل تمرینی گیت به عقب بر برخی پارامترهای کینتیکی و کینماتیکی راه رفتن در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو. روش بررسی: این تحقیق از نوع نیمه تجربی و آزمایشگاهی بوده که با یک طرح پیش آزمون – پس آزمون در دو گروه کنترل (سالم و استئوآرتریت داخلی زانو) و یک گروه تجربی ( افراد دارای استئوآرتریت داخلی زانو) با دامنه سنی 54تا62 مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. آزمودنی ها 15 نفر مرد سالم و 30 نفر مرد بیمار مبتلا به استئوآرتریت داخلی زانو بودند که بر اساس میزان شدت و درد به 2 گروه تجربی و کنترل بیمار تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت شش هفته پروتکل تمرینی گیت به عقب را انجام دادند. برای اندازه گیری شدت ناتوانی از پرسشنامهWOMAC، برای تعیین شدت درد از Analogue Visual Scale و برای تعیین شدت استئوآرتریت از عکس رادیوگرافی، طبقه بندی کلگرن- لورنس و میزان زاویه تیبیوفمورال استفاده گردید. سایر متغیرهای وابسته تحقیق عبارتند بودند از: الف) متغیرهای کینماتیکی (پارامترهای فضایی-زمانی-مکانی، دامنه های حرکتی مفاصل لگن، زانو و مچ پا در خلال راه رفتن). ب) متغیرهای کینتیکی (نیروهای عکس العمل، حداکثر گشتاور اداکشنی زانو در مرحله استانس و ایمپالس زاویه ایی "سطح زیر منحنی" گشتاور اداکشنی زانو). حرکت راه رفتن به جلو با استفاده از دو صفحه نیروی Kistler و 4 دوربین پرسرعت Vicon با فرکانس 130 هرتز ثبت و هم زمان اطلاعات کینماتیکی، کینتیکی جمع آوری گردید. نرم افزارهای مورد استفاده برای حصول داده های کینماتیکی و کینتیکی در این تحقیق Vicon Nexus 1.8.5 ، Polygon 4.1.2 و Visual3D v5 بودند. پس از جمع آوری داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه جهت بررسی اختلاف ها استفاده گردید(05/0p<) .
  7. اثر خستگی ناشی از دویدن و ساختار کف پا بر ریسک فاکتورهای آسیب اندام تحتانی در دوندگان مبتدی
    1395
    مطالعات پیشین نشان داده اند که دوندگان با ساختارهای متفاوت پا، آسیب های متفاوتی را تجربه می کنند. خستگی یکی از شرایطی است که ریسک ابتلا به آسیب را افزایش می دهد. اثر خستگی روی ساختارهای متفاوت پا ناشناخته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر خستگی ناشی از دویدن و ساختار کف پا بر ریسک فاکتورهای آسیب اندام تحتانی در دوندگان مبتدی بود. مواد و روش ها: تعداد 60 نفر مرد و زن با ساختارهای پای صاف، گود و نرمال در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها قبل و پس از اجرای پروتکل خستگی در مسیر 14 متری مورد مطالعه 6 بار با سرعت 3/3 متر بر ثانیه دویدند. پس از انجام پیش آزمون، پروتکل خستگی انجام شد و پس از انجام پروتکل خستگی، پس آزمون عینا مانند پیش آزمون اجرا شد. حداکثر فشار کف پایی، حداکثر نیروی کف پایی، ایمپالس، نسبت نیروی داخلی-خارجی و درصد زمانی هر یک از فازهای استانس با استفاده از دستگاه فوت اسکن اندازه گیری شد. فعالیت الکترومیوگرافی عضلات درشت نئی قدامی، دوقلوی داخلی، دوقلوی خارجی، نعلی، پهن خارجی و دوسررانی ثبت گردید. شاخص هم انقباضی و مدت زمان رسیدن به حداکثر فعالیت عضلات محاسبه گردید. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که سه گروه در پارامترهای مورد بررسی عملکرد متفاوتی داشتند. پس از خستگی در گروه نرمال بارگیری پا به سمت سر متاتارسال ها منتقل شد، نسبت نیروی داخلی-خارجی در فاز پوش آف جلوی پا خارجی تر شد، درصد زمانی فاز تماس اولیه و فاز تماس جلوی پا کاهش و این مقدار در فاز پوش آف جلوی پا افزایش پیدا کرد، شاخص هم انقباضی در فازهای مختلف دویدن کاهش پیدا کرده و زمان رسیدن به حداکثر فعالیت عضلات دوقلوی داخلی، دوقلوی خارجی، پهن خارجی و دوسر رانی تغییر کرد. در گروه پای صاف انتقال بارگیری پا به سمت جلو و داخل پا انتقال پیدا کرد، نسبت نیروی داخلی-خارجی در فازهای صاف شدن جلوی پا و پوش آف جلوی پا به سمت داخل متمایل شد، درصد زمانی فاز تماس اولیه و فاز تماس جلوی پا کاهش و این مقدار در فاز پوش آف جلوی پا افزایش پیدا کرد، شاخص هم انقباضی در فاز جذب کاهش پیدا کرده و زمان رسیدن به حداکثر فعالیت عضله دوقلوی داخلی تغییر کرد. در گروه پای گود بارگیری پا به سمت لبه خارجی پا منتقل شد، نسبت نیروی داخلی-خارجی در فازهای تماس اولیه و پوش آف جلوی پا به سمت خارج متمایل شد، درصد زمانی فاز تماس اولیه و فاز تماس
  8. مقایسه تاثیر تمرین ایزوکینتیک مبتنی بر فعالسازی انتخابی VMO و تمرین عمومی عضلات چهارسر بر موقعیت قرارگیری پاتلا و ویژگیهای سونوگرافیک و الکترومایوگرافیک عضلات وستوس در مبتلایان به سندروم درد پاتلوفمورال
    1394
    زمینه و هدف: سندروم درد پاتلوفمورال بطور انتخابی، میتواند در درمان موثر این سندروم مفید واقع گردد. لذا هدف پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر تقویت (VMO) اوبلیک بر موقعیت قرارگیری پاتلا و ،(CO) نسبت به گروه کنترل (GS) و تقویت عمومی کوادریسپس (SIS) VMO ایزوکینتیک انتخابی عضله بود. PFPS ویژگیهای سونوگرافیک و الکترومایوگرافیک عضلات وستوس در مبتلایان به در ،SIS 45 بیمار انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه برابر تقسیم شدند. گروه ،PFPS روششناسی: از جامعه آماری زنان مبتلا به تمرینات اکستنشن ایزوکینتیک زانو با حداکثر چرخش خارجی تیبیا تحت سرعت بالا و در قوس حرکتی 30 درجه انتهایی اکستنشن، در تمرینات تقویت عمومی کوادریسپس، هرکدام به مدت 8 هفته، شرکت نمودند. قبل وپس از مداخلات، راستای پاتلا، ،GS و گروه EMG ویژگیهای سونوگرافیک و الکترومایوگرافیک عضلات وستوس و سطح درد بترتیب بوسیله دستگاههای رادیولوژی، اولتراسوند و یکراهه و با اندازهگیری مکرر و آزمون بونفرونی در ANOVA اندازهگیری شدند. دادههای حاصله، بوسیله VAS 8 - کاناله و مقیاس آنالیز گردید. P≤0/ سطح معنیداری 05 در مقایسه با دوگروه دیگر، ،SIS در گروه .(P≥0/ نتایج: اختلاف معنیداری در هیچیک از متغیرها، قبل از مداخله مشاهده نشد( 05 زاویه تیلت و ،VMO بطور معنیداری افزایش و تاخیر زمانی شروع فعالیت VMO زاویه تار و سطح مقطع ،VMO/VL نسبت فعالیت و VMO افزایش معنیداری در تاخیر زمانی شروع فعالیت ،GS شیفت خارجی پاتلا و میزان درد، بطور معنیداری کاهش یافت. در گروه مشاهده شد. ،CO کاهش معنیداری در میزان درد پاتلوفمورال درقیاس با گروه اتیولوژی ،SIS بحث و بررسی: یافتههای پژوهش حاضر حاکی از بهبود سطح درد پاتلوفمورال با هردو نوع تمرین بود، اگرچه در گروه و ایمبالانس عضلات وستوس داخلی و خارجی بهبود یافت اما در گروه VMO شامل بدراستایی خارجی پاتلا، آتروفی PFPS بیماری همچنان پابرجا ماند. بر همین اساس، استفاده از تمرینات ایزوکینتیک زانو با حداکثر چرخش خارجی تیبیا و در PFPS اتیولوژی ،GS پیشنهاد میگردد. بعلاوه، تقویت عمومی کوادریسپس علیرغم بهبود ،PFPS قوس حرکتی 30 درجه ترمینال اکستنشن، برای بیماران درد، به دلیل تشدید ایمبالانس عضلانی و حفظ اتیولوژی بیماری، توصیه نمیشود. واژههای
  9. مقایسه سه روش تمرینات اصلاحی بر راستای ستون فقرات افراد مبتلا به ناهنجاری پشت تابدار
    1394
    چکیده
  10. بررسی دینامیک مفاصل بدن با هدف ارائه شاخصی مناسب برای ارزیابی تعادل در وضعیت ایستاده
    1393
    تعداد زیادی از تحقیقات انجام شده در زمینه کنترل تعادل، مربوط به ارزیابی و مقایسه تعادل گروهها و ارائه برنامه های درمانی مناسب جهت بهبود اختلالات تعادلی می باشد. با این وجود محققان فعال در این حیطه با یک سوال و نیاز اساسی مواجه هستند که عبارتست از معیاری مناسب برای ارزیابی و اندازه گیری تعادل. به دلیل پذیرش مدل تک مفصله آونگ معکوس از سوی محققین، در اکثر تحقیقات از متغیر مرکز فشارپا برای ارزیابی تعادل استفاده می شود. با این حال برخی از محققان معتقدند متغیر مذکور معیاری مناسب برای ارزیابی تعادل نمی باشد. به دلیل اینکه تحقیقات دهه اخیر نشان داده اند علاوه بر مفصل مچ پا دیگر مفاصل بدن حین کنترل تعادل عملکرد فعال و موثر دارند و متغیر مرکز فشارپا اطلاعاتی در رابطه با عملکرد مفاصل در اختیار محقق قرار نمی دهد. از سوی دیگر متغیر مرکز فشارپا و مرکز جرم بدن دو سیگنال مجزا اما تا حدودی مرتبط با هم هستند و اینکه برخی از محققان مرکز فشارپا را معادل مرکز جرم بدن در نظر می گیرند اشتباه است. از این رو جهت رفع ابهام موجود تحقیق بنیادی حاضر با هدف کلی بررسی دینامیک مفاصل جهت ارائه شاخصی مناسب برای ارزیابی تعادل در وضعیت ایستاده با تاکید بر پای برتر و غیربرتر آزمودنی ها انجام گرفت. آزمودنی ها: افراد شرکت کننده در تحقیق حاضر 11 زن با دامنه سنی 34 تا 24 سال و میانگین قد و وزن 1/6 ± 5/61 و 4/4 ± 169 بودند. آزمودنی ها سالم و فاقد هرگونه ناهنجاری اسلکتی و عصبی-عضلانی بودند. ابزار و روش: اطلاعات مربوط به متغیرهای تحقیق با استفاده از سیستم آنالیز حرکت، صفحه نیرو، نرم افزار V3D و نرم افزار متلب جمع آوری و محاسبه شدند. تخمین مرکز جرم بدن به روش کینماتیک صورت گرفت. برای تعیین پای برتر آزمودنی ها از دو آزمون ضربه زدن با پا و گام برداشتن به سمت جلو استفاده شد. نحوه توزیع وزن بر روی پاها در طول مدت زمان اجرای آزمون، براساس مدت زمانی که مرکز فشارپا متمایل به سمت هر یک از پاها بود مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج: آزمون t همبسته نشان داد میزان توزیع وزن بر روی پای برتر به طور معنی داری بیشتر از پای غیربرتر می باشد (001/0 >P). بررسی رابطه متغیرهای کینماتیکی و کینتیکی مفاصل با جابجایی مرکز جرم بدن نشان داد میزان همبستگی جابجایی خطی مرکز جرم بدن و جابجایی زاویه ای مفصل مچ پا به طور معنی داری بیشتر از دیگر م
  11. اثر ترکیبی مهارت شنا با ورزش در آب بر تعادل ایستا و الگوی راه رفتن زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (آتاکسی مخچه ای و اسپاستیک) شهر اصفهان
    1393
    مولتیپل اسکلروزیس رایج ترین اختلال مزمن التهابی سیستم عصبی مرکزی در بزرگسالان جوان است. این بیماری باعث طیف وسیعی ازعلائم می شود که بستگی به محل و خصوصیات پاتولوژی سیستم عصبی مرکزی دارد. بنابراین درمان های ورزشی بایستی طوری طراحی شوند که این علائم را با توجه به علائم طراحی شود درمان دارویی و غیر دارویی به عنوان استراتژی های مکمل برای کاهش علائم موجود و برای جلوگیری از بیماری های ثانویه تجویز می گردد. به ویژه درمان های فیزیکی مانند فیزیوتراپی و ورزش را می توان بر اساس نیاز فرد به این افراد سفارش نمود که دارای پتانسیلی برای بهبود در نتایج فردی آنها است. با این حال، کیفیت بالا در داده های سیستماتیک در مورد درمان های فیزیکی در بیماری ام اس نادر است. هدف از اجرای این تحقیق بررسی اثر ترکیبی مهارت شنا با ورزش در آب بر تعادل ایستا و الگوی راه رفتن زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزی با علائم آتاکسی مخچه ایی و اسپاستیک بود. روش بررسی: 12 فرد سالم و 21 فرد مبتلا به ام اس (با علائم آتاکسی و اسپاستیک) بطور داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. پارامترهای تعادل ایستا در وضعیت ایستاده با چشمان باز و بسته از طریق صفحه نیروی کیستلر بررسی شد. مقیاس Ashworth، Brief Ataxia rating scale و Expanded disability status scale به ترتیب برای ارزیابی میزان اسپاستیسیتی، آتاکسی و ناتوانی استفاده شد. بیماران در یک برنامه ورزشی (سه جلسه در هفته به مدت دو ماه) شرکت نمودند. تمام ارزیابی ها در بعد از تمرین تکرار شد. از آزمون های آماری تی زوجی و ANOVAs (repeated measure) برای بررسی اثر تمرینات ورزشی بر پارامترهای تعادلی استفاده شد. یافته ها: طول مسیر نوسان مرکز فشار در جهت قدامی ـ خلفی قبل از ورزشmm75/575±5/1415، mm38/817±4/1216 و mm27/540±3/1662 در مقایسه با mm51/435±7/1119، mm31/256±53/655 و mm67/369±6/1169 در بعد از ورزش به ترتیب در گروه_های آتاکسی، اسپاستیک و آتاکسی ـ اسپاستیک مشاهده شد(04/0=P) همچنین تفاوت معنادار در پارامترهای دیگر تعادل ایستا در بعد از ورزش بدست آمد(05/0>P). در متغیرهای فوق بین گروه کنترل و گروه اسپاستیک تفاوت معناداری بدست نیامد(05/0P). نتیجه گیری: بطور کلی تمرینات ورزش در آب در ترکیب با مهارت شن
  12. مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی منتخبی از عضلات کمربند شانه ای و ریتم اسکاپولوهومرال بازیکنان هندبال، تنیس و شناگران طی الویشن بازو در سطح اسکاپشن
    1393
    هدف از مطالعه حاضر بررسی و مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی منتخبی از عضلات کمربند شانه ای و ریتم اسکاپولوهومرال بازیکنان هندبال، تنیس، شناگران و افراد غیر ورزشکار طی الویشن بازو در سطح اسکاپشن در شانه ی برتر و غیر برتر در شرایط اعمال و بدون اعمال بار خارجی بود. تعداد 30 نفر ورزشکار مرد شاغل در لیگ های اصلی کشور (10 نفر شناگر، 10 نفر بازیکن هندبال، 10 نفر بازیکن تنیس) و 10 نفر غیر ورزشکار به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. فعالیت الکترومیوگرافی عضلات شانه (دلتوئید میانی و قدامی، ذوزنقه فوقانی، میانی و تحتانی، تحت خاری، پشتی بزرگ و دندانه ای قدامی) در پارامترهای الگوی فراخوانی، سطح فعالیت و نسبت هم انقباضی طی ابداکشن بازو (در زوایای 45- 0 درجه به مدت 1 ثانیه، 90-0 درجه به مدت 2 ثانیه، 135-0 درجه به مدت 3 ثانیه،160 -0 درجه به مدت 4 ثانیه) و نگه داری آن (در زوایای 45، 90، 135 درجه به مدت 3 ثانیه) در سطح اسکاپشن درون و بین این گروه ها مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین ریتم اسکاپولوهومرال در دامنه های مختلف ابداکشن بازو در سطح اسکاپشن با استفاده از اندازه گیری های انجام شده با اینکلینومتر و تکنیک عکس گرفتن در شانه ی برتر و غیر برتر با و بدون اعمال بار خارجی درون و بین این گروه ها بررسی و مقایسه گردید. نتایج مطالعه نشان داد که بار خارجی تاثیر معنی داری بر الگوی فراخوانی عضلات مجموعه شانه طی ابداکشن بازو در سطح اسکاپشن دارد اما الگوی فراخوانی عضلات در شانه ی برتر و غیر برتر طی ابداکشن بازو در سطح اسکاپشن مشابه بود. همچنین تفاوت معنی داری در الگوی فراخوانی عضلات طی ابداکشن بازو در سطح اسکاپشن بین گروه های مختلف تحقیق مشاهده نشد (05/0 p<). از طرف دیگر نتایج نشان داد که بار خارجی، برتر یا غیر برتر بودن دست و زاویه ابداکشن بر سطح فعالیت و نسبت هم انقباضی عضلات مجموعه شانه در طی ابداکشن بازو (ابداکشن دینامیک) و نگه داری آن (ابداکشن ایستا) در سطح اسکاپشن تاثیرگذار است و تفاوت معنی داری در سطح فعالیت و نسبت هم انقباضی عضلات مجموعه شانه طی ابداکشن بازو و نگه داری آن در سطح اسکاپشن بین گروه های مختلف تحقیق وجود دارد (05/0 p<). طی ابداکشن بازو در سطح اسکاپشن ریتم اسکاپولوهومرال شانه ی برتر مقدار کمتری از شانه ی غیر برتر داشت و بازیکنان هندبال در مقایسه با افراد غیر ورزشکار ریتم اسکا
  13. تاثیر ویبراسیون کل بدن با فرکانس و دامنه متفاوت بر مقاومت خمشی، تراکم یون کلسیم و هیستومورفومتری استخوان فمور و تیبیا در رت اوراکتومی
    1393
    پوکی استخوان یک اختلال اسکلتی است که درآن قدرت مکانیکی استخوان کاهش یافته و منجر به شکستگی استخوان می شود، لذا توجه به روش هایی برای حفظ استحکام استخوان و مهار پوکی استخوان مهم تلقی می شود. هدف از این تحقیق، تعیین تاثیر ویبراسیون کل بدن با فرکانس و دامنه ی متفاوت بر مقاومت مکانیکی، تراکم یون کلسیم و هیستومورفومتری استخوان ران و درشت نی در رت اوراکتومی بود. تعداد 41 سر رت اوراکتومی پس از گذشت سه ماه بطور تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند: گروه فرکانس بالا، دامنه بالا(9 (n=، گروه فرکانس بالا، دامنه پایین(9 (n=،گروه فرکانس پایین، دامنه بالا(9 (n= ،گروه فرکانس بالا، دامنه بالا(9 (n= و گروه Sham (5(n= . 6 سر رت سالم بدون جراحی اوراکتومی نیز در گروه کنترل جای گرفتند. گروه های تمرینی 3 بار در هفته بمدت 8 هفته روی دستگاه ویبره با زمان پیشرونده قرار گرفتند به این شکل که هفته اول با زمان 3 تناوب 2 دقیقه و 1 دقیقه استراحت بین هر تناوب شروع شده و در هفته هشتم به 7 تناوب 5 دقیقه ای با 1 دقیقه استراحت خاتمه یافت. گروه Sham با همین پروتکل روی دستگاه خاموش قرار گرفتند در پایان هفته هشتم، حیوانات توسط دی اتیل اتر بیهوش و کشته شدند و استخوان ران و درشت نی رت ها جدا شد. استخوان ران و درشت نی راست برای انجام تست مقاومت خمشی سه نقطه به آزمایشگاه بیومکانیک منتقل شد. از شاخص های استرس، سفتی، انرژی جذب شده و جابجایی استخوان بعنوان ملاک سنجش مقاومت خمشی استخوان استفاده شد. تراکم یون کلسیم در استخوان درشت نی چپ بوسیله ی اسپکتروفتومتری مورد ارزیابی قرار گرفت. استخوان ران چپ برای بررسی هیستومورفومتری، تهیه لام به روش متداول اماده و با هماتوکسلین و آئوزین رنگ آمیزی شد. یافته ها نشان داد هشت هفته تمرینات ویبراسیون توانست تاثیر معنی داری بر مقاومت مکانیکی استخوان داشته باشد و پارامتر های بیومکانیکی استخوان در رت اوراکتومی را به سطح استخوان سالم برساند. در بین گروه های تمرینی، گروه فرکانس بالا دامنه پایین افزایش بیشتری در مقاومت مکانیکی استخوان نسبت به گروه های دیگر تمرینی نشان داده است. در گروه های تمرینی استخوان درشت نی بهتر به تمرینات WBV جواب داده است و تفاوت معنی داری با گروه شم دارند. تمرینات WBV روی تراکم یون کلسیم در گروه های تمرینی و گروه کنترل بیشتر و در گروه شم کمتر از بقیه گروه ها بود هر چند

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. بررسی سینرژی و فعالیت الکترومایوگرافی عضلات میانی تنه و منتخب اندام تحتانی حین برداشتن و پایین گذاشتن بارهای مختلف در زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی
    1402
    بلند کردن جسم یکی از عوامل خطر برای کمردرد است. بیماران مبتلا به کمردرد تفاوت هایی را در تمام جنبه های کنترل حرکتی تنه در مقایسه با افراد سالم نشان می دهند که اغلب به عنوان تفاوت در فعالیت عضلانی مورد مطالعه قرار می گیرند. اخیراً موضوعی به عنوان سینرژی عضلانی بیان شده است، مدلی برای کنترل عملکرد حرکتی که به گروه های عضلانی اجازه می دهد تا به عنوان واحدهای حرکتی انجام دهند. با توجه به اهمیت شناسایی الگوهای هم افزایی عضلانی در توانبخشی در افراد مبتلا به کمردرد، به ویژه الگوهای برداشتن و پایین گذاشتن بار (به عنوان یکی از تمرینات توانبخشی و فعالیتی که در زندگی روزمره کاربرد زیادی دارد)، می توان از آن برای طراحی پروتکل توانبخشی و همچنین پیگیری روند بهبود افراد آسیب دیده استفاده کرد. روش ها: داده های الکترومیوگرافی هشت عضله در یک نمونه 18 نفری مبتلا به کمردرد و یک نمونه 18 نفری سالم (گروه کنترل) اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل بر روی سینرژی عضلات و همچنین میزان فعالیت عضلات انجام شد. اجزای سینرژی عضلانی با استفاده از الگوریتم فاکتورسازی ماتریس غیر منفی محاسبه شد.همچنین از نرم افراز spss26 برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. نتیجه: با بررسی سینرژی عضلانی، مشخص شد که بیماران مبتلا به کمردرد، الگوی سینرژی عضلانی متفاوتی در مقایسه با گروه سالم در هر دو تکنیک،اسکوات و استوپ، مورد بررسی با بارهای مختلف ،5،10،15 درصد وزن بدن ،داشتند. به علاوه میزان فعالیت عضلات در گروه بیمار به طور معنی داری کمتر از گروه سالم بود. بحث: این تحقیق نشان داد که افراد مبتلا به کمردرد از الگوهای مختلف سینرژی صادر شده توسط سیستم عصبی مرکزی استفاده می کنند. همچنین الگوی فعالیت عضلات در افراد آسیب دیده به دلیل ضعف عضلات در هر دو روش و با بارهای مختلف تفاوت داشت. علاوه بر این، درک تغییرات در فعالیت عضلانی و الگوهای سینرژِی می تواند به توسعه برنامه های درمانی شخصی متناسب با نیازهای خاص هر فرد کمک کند. این رویکرد تضمین می کند که پروتکل توانبخشی نه تنها موثر است، بلکه پتانسیل بهبودی فرد آسیب دیده را نیز به حداکثر می رساند. علاوه بر این، با ترکیب آنالیز مکانیکی، متخصصان مراقبت های بهداشتی می توانند به طور دقیق تمرین ها و بارها را برای نتایج بهینه در این تکلیف ارزیابی و انتخاب کنند.
  2. تاثیرات فوری تمرینات مکنزی و تیپ بر بیومکانیک و علائم اسکلتی عضلانی گردن و شانه حین تایپ با گوشی هوشمند
    1401
    مقدمه: گردن درد یکی از شایع ترین اختلالات اسکلتی عضلانی در بین کاربران گوشی های هوشمند می باشد. هدف از مطالعه کارآزمایی حاضر مقایسه اثر بخشی فوری استراحت، تیپینگ و تمرینات مکنزی بر روی سطح درد، ناتوانی و دامنه حرکتی گردن در افرادی بود که به دنبال استفاده از گوشی هوشمند از درد و ناراحتی در ناحیه گردن وشانه ها شکایت داشتند. 42 سال که به دنبال استفاده از گوشی هوشمند از درد و ناراحتی / مواد و روشها: 42 فرد شامل 01 مرد و 02 زن با میانگین سنی 80 در ناحیه گردن شکایت داشتند، در این مطالعه کارآزمایی بالینی شرکت کردند. طی سه روز متوالی مداخلات محافظه کارانه coservative) ( شامل : استراحت، تیپینگ و تمرینات مکنزی را دریافت کردند. مدت زمان اعمال هر مداخله یک جلسه بود. پیامدهای اولیه در این مطالعه درد و ناتوانی بودند. درد با (VPSUAL ANALOG SCALE)VAS اندازهگیری شد و ناتوانی با پرسشنامه شاخص ناتوانی گردن اندازه گرفته شد. پیامدهای ثانویه در این مطالعه، دامنه حرکتی فلکشن، اکستنشن و فلکشن جانبی گردن بودند که با گونیامتر اندازه گیری شدند. پیامدهای مطالعه در چهار مرحله شامل قبل از شروع درمان )بلافاصه پس از استفاده از گوشی هوشمند(، بعد از استراحت، بعد از اعمال تیپینگ و انجام تمرینات مکنزی اندازه گیری شدند. از آزمون آنوا (ANOVA) با اندازه های مکرر برای مقایسه پیامد ها بین زمان های مختلف ارزیابی )بلافاصه پس از استفاده از گوشی هوشمند(، بعد از استراحت، بعد از اعمال تیپینگ و انجام تمرینات مکنزی( استفاده شد. نتایج: آزمودنیها به دنبال هر سه روش مداخله )استراحت، تیپینگ و تمرینات مکنزی( از سطح درد و ناتوانی کمتری، در مقایسه با قبل از شروع دوره درمان گزارش کردند ) p<0.05 (. علاوه بر این، در مقایسه با وضعیت استراحت، تیپینگ و تمرینات مکنزی اثر بخشی بیشتری بر بهبود درد و ناتوانی داشتند ) p<0.05 (. شاخص اندازه اثر کوهن دی هم، اثر بخشی بالای تیپینگ و تمرینات مکنزی را در مقایسه با وضعیت استراحت بدون مداخله بر روی سطح درد و ناتوانی نشان داد . مقایسه دامنه حرکتی فلکشن گردن هم نشان داد که به دنبال استراحت، تیپینگ و تمرینات مکنزی، دامنه حرکتی فلکشن گردن در مقایسه با قبل از شروع دوره درمان افزایش معناداری داشته است) p<0.05 ) . علاوه بر فلکشن، دامنه حرکتی اکستنشن و فلکشن جانبی گردن به هر دو سمت درگیر و مقابل ه
  3. اثر خستگی موضعی بر میزان انحرافات مرکز فشار پاها و الکترومایوگرافی در افراد لوردوزیس حین دویدن
    1401
    اهداف در این پژوهش تعیین انحرافات COP در فاز استانس دویدن پس از خستگی در افراد با عارضه لوردوزیس نسبت به افراد سالم. و تعیین فعالیت الکترومایوگرافی عضلات راست شکمی، مورب داخلی، مورب خارجی، مولتی فیدوس و ارکتوراسپاین در فاز استانس دویدن پس از خستگی در افراد با عارضه لوردوزیس نسبت به افراد سالم بود. تعداد 12 دانشجوی ورزشکار مبتلا به هایپرلوردوزیس کمری و 12 نفر دانشجوی ورزشکار با انحنای طبیعی ستون فقرات ناحیه کمری در این مطالعه شرکت کردند. پس از انجام پیش آزمون یعنی دویدن در مسیر 16 متری با سرعت خودانتخابی پروتکل خستگی انجام و پس آزمون انجام شد. حداکثر فشار کف پایی با دستگاه فوت اسکن و فعالیت میوالکتریک عضلات منتخب مرکزی با دستگاه الکترومایوگرافی ثبت شد. باتوجه به نتایج به دست آمده بانوان و آقایان لوردوزیس از سیگنال های عضلات منتخب ثبات دهنده مرکزی بخش قدامی تنه (راست شکمی، مورب داخلی و مورب خارجی) با کاهش دامنه فعالیت عضلانی و کاهش فرکانس میانه روبه رو هستیم که به طبع نشان از خستگی آن ها می باشد. که می تواند ناشی از ضعف این عضلات و کوتاهی عضلات آنتاگونیست آن ها در افراد لوردوزیس باشد که منجر به خستگی زود به هنگام آن ها نسبت به عضلات بخش خلفی تنه شده است. از آن سو با افزایش دامنه فعالیت و افزایش فرکانس میانه عضلات منتخب ثبات دهنده مرکزی بخش خلفی تنه (راست کننده ستون مهره ها طویل، راست کننده ستون مهره ها خاصره ای و چندسر) به طور جبرانی روبه رو هستیم. و همچنین با توجه به شواهد موجود و پروتکل خستگی پژوهش حاضر ممکن است عضلات بخش قدامی در گروه های لوردوزیس به دلیل ضعف عضلات بخش خلفی سریعتر به خستگی رسیده باشند. باتوجه به نتایج به دست آمده از گروه نرمال عضلات منتخب ثبات دهنده مرکزی بخش خلفی دچار کاهش دامنه فعالیت و کاهش فرکانس میانه و به طبع آن خستگی شده اند و عضلات منتخب ثبات دهنده مرکزی بخش قدامی به طور جبرانی دچار افزایش دامنه فعالیت و فرکانس میانه شده اند. با توجه به شواهد موجود و پروتکل خستگی پژوهش حاضر ممکن است به دلیل فعالیت جبرانی سایر عضلات خم کننده مفصل ران در افراد نرمال عضلات بخش قدامی کمتر فعالیت کرده باشند و عضلات بخش خلفی زودتر به خستگی رسیده باشند. این اثرات متفاوت می تواند دلیلی برای تفاوت در آسیب ابتلایی گروه لوردوزیس باشد.
  4. شناسایی وطبقه بندی انواع ساختار پا مبتنی بر فعالیت الکترومایوگرافی منتخبی از عضلات اندام تحتانی هنگام دویدن
    1401
    تجویز مداخلات درمانی و عملکردی و پیش بینی اثر این مداخلات ، همواره بخش مهمی از دانش بیومکانیک بوده است. تلاش های فراوان صورت گرفته در این زمینه همیشه با چالش اساسی تفاوت های فردی و گستره ی وسیع پاسخ افراد به مداخلات روبرو بوده است. شاید بتوان عامل اصلی این تفاوت ها را پیچیدگی های مکانیکی موجود در بدن انسان تلقی نمود . به نظرمی رسد که نظریه ی گروه های عملکردی با دسته بندی افراد در گروه های معدود تحت عنوان گروه های عملکردی ، دشواری ها و پیچیدگی های بر شمرده شده ناشی از تفاوت های فردی را به نحو چشمگیری کاهش خواهد داد. جهت تعیین گروه های عملکردی ، به کار گیری روش های نوین داده کاوی یکی از نیازهای اساسی است. پژوهش حاضر بر آن است تا با به کارگیری داده های الکترومایوگرافی وبا روش کلاسبندی SVM )ماشین بردار پشتیبان ( و PCA )آنالیز مولفه اصلی ( برای انواع ساختارپا ،گروه های عملکردی را تعیین نماید. در پژوهش حاضرداده های الکترومایوگرافی عضلات درشت نی قدامی، نعلی، دوقلوی داخلی، دوقلوی خارجی ، دوسررانی،پهن خارجی ونازک نی بلند، 27 نفر از دوندگان مرد مبتدی در مرحله ،جذب،پروپالژن و پیش فعالیت ثبت گردید. برای انجام کلاسبندی داده ها و پیش بینی گروه های عملکردی از روش دسته بندی با نظارت ماشین بردار پشتیبان استفاده شد. کلاسبندی SVM با هفت 67 % صحت پیش بینی به دست آمد همچنین با / 22 % و در فاز پروپالژن با 2 / متغیردر فاز جذب با 80 % و در فاز پیش فعالیت با 0 کلاسبندی SVM 69 % به دست آمدکه بهترین درصد پیش بینی بود. گروه های عملکردی با صحت / با 70 متغیر،صحت پیش بینی 0 %90 شناسایی شدند .با توجه به نتایج پژوهش حاضر با استفاده از متغیرهای الکترومایوگرافی در حین دویدن و روش های نوین داده 69 %درصد کلاس بندی شد . نتایج مطالعه / کاوی ، ساختار آناتومیکی پا در حالت دینامیک در سه گروه صاف ، گود و نرمال با صحت 0 حاضر نشان می دهد که دسته بندی بر اساس داده های استاتیک نمی تواند پیش بینی دقیقی از رفتار دینامیک افراد داشته باشد . به نظر می رسد که طبقه بندی بر اساس پارامترهای دینامیک برای دسته بندی پا در حالت مکانیکی مناسب تر باشد.
  5. تاثیر پردازش سیگنال الکترومایوگرافی بر سینرژی عضلات اندام تحتانی حین راه رفتن
    1400
    هدف این مطالعه، تاثیر پردازش سیگنال الکترومایوگرافی بر سینرژی عضلات اندام تحتانی حین راه رفتن بود. بدینمنظور، تعداد 20 نفر آزمودنی مرد (سن: 14/2±76/23 سال، جرم: 54/2±45/78 کیلوگرم، قد: 32/2±82/179 سانتی متر) از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا به صورت تصادفی و در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها یک مسیر 15 متری را طی کردند .فعالیت الکترومایوگرافی سطحی عضلات راست رانی، پهن خارجی، پهن داخلی، دوسر رانی، نیم وتری، دوقلوی داخلی و درشت نی قدامی در دو فاز استانس و نوسان راه رفتن ثبت شد. سه گام موفق از هر تریال راه رفتن جهت تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. در این مطالعه از روش الگوریتم تجزیه ماتریس نامنفی (Non- Negative Matrix Factorization Algorithm) برای به دست آوردن سینرژی های عضلانی و برای انجام الگوریتم تجزیه ماتریس نامنفی از نرم افزار متلب (2014a, MathWorks, USA) استفاده شد. همچنین برای مقایسه الگوی فعالیت عضلات در سه روش RMS, Envelopeو Averaging از تست آماری آنالیز واریانس یک سویه و برای مقایسه ی الگوی سینرژی ها در سه روش ذکر شده از همبستگی پیرسون استفاده شد. سطح معنی داری برای این مطالعه 05/0 در نظر گرفته شد و تمامی آزمون های آماری توسط نرم افزار spss نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این تحقیق نشان داد که در 7 عضله مذکور در دو فاز استانس و نوسان راه رفتن، روش های یکسوسازی سیگنال می تواند اعداد متفاوت و الگوی متفاوتی را ایجاد کند. همچنین الگوی سینرژی اول تا الگوی سینرژی چهارم بین دو رورش پردازش Envelope و RMS و در الگوی سینرژی پنجم روش Averaging با دو روش دیگر همبستگی قوی دارد. از این تحقیق می توان نتیجه گرفت روش های پردازش سیگنال های EMG می تواند بر روی الگوی فعالیت عضلات و الگوی سینرژی تاثیر بگذارد. به این صورت که روش Averaging با دو روش دیگر بسیار متفاوت بود و دو روش RMS وEnvelope شبیه به هستند. پیشنهاد می شود از روش Averaging به دلیل الگوی متفاوت نسبت به دو روش دیگر استفاده نشود.
  6. تاثیر خستگی موضعی عضلات چهارسر رانی بر سینرژی عضلات اندام تحتانی با استفاده از روش الگوریتم تجزیه نا منفی ماتریسی طی راه رفتن
    1400
    مقدمه: خستگی عضلانی یکی از فاکتورهای تاثیر گذار بر بیومکانیک راه رفتن است. خستگی عضلانی می تواند ارتباط و هماهنگی عضلات و سینرژی های عضلاتی را برای فعالیت تحت تاثیر قرار دهد. هدف از این مطالعه تاثیر خستگی موضعی عضلات چهارسر رانی بر سینرژی عضلات اندام تحتانی با استفاده از روش الگوریتم تجزیه نا منفی ماتریسی طی راه رفتن بود. مواد و روش ها: 16 آزمودنی مرد (سن: 27/2±5/ 24 سال، وزن: 61/4±8/75 کیلوگرم، قد: 46/6±6/178 سانتی متر) در این مطالعه شرکت کردند. فعالیت EMG سطحی عضلات راست رانی، پهن خارجی، پهن داخلی، دوسر رانی، نیم وتری، دوقلوی داخلی و درشت نئی قدامی آزمودنی ها قبل و بعد از پروتکل خستگی ثبت گردید. برای ایجاد خستگی عضلات چهار سر ران از دستگاه Leg Extension با بار 50 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شد. بعد از پردازش داده ها با استفاده از نرم افزار متلب، الگوی فعالیت عضلات، سینرژی و وزن نسبی عضلات با استفاده از روش الگوریتم تجزیه نامنفی ماتریسی محاسبه گردید، جهت به دست آوردن تعداد سینرژی های لازم طی دویدن از روش VAF استفاده شد و الگوی فعالیت عضلات نیز با روش وینتر و یاک محاسبه شد. برای مقایسه الگوی فعالیت عضلات و همچنین الگوی سینرژی ها از همبستگی پیرسون و تی وابسته استفاده شد. سطح معنی داری P<0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها: بعد از خستگی عضلانی الگوی فعالیت عضلات در مرحله استانس و نوسان دچار تغییر شد، الگوهای سینرژی قبل و بعد از خستگی عضلانی میزان شباهت بالایی نشان دادند و وزن نسبی عضلات دچار تغییر شد. تعداد سینرژی عضلانی بعد از پروتکل خستگی تغییر نکرد و 0.9=vaf برای تعداد 5 سینرژی قبل و بعد از خستگی عضلانی بدست آمد. نتایج حاضر نشان داد در خستگی عضلانی موضعی پیام های سینرژی که توسط بصل النخاع ارسال می شود با شباهت بسیار بالا قبل و بعد از خستگی ارسال می شوند و احتمالا آسیب های ایجاد شده در افرادی که دچار خستگی موضعی می شوند ناشی از سینرژی های عضلانی نیست و سیستم عصبی مرکزی برای ایجاد هماهنگی بالا در خستگی موضعی یکسان فعالیت می کند. در مقابل تغییر الگوی فعالیت عضلات طی راه رفتن بواسطه کاهش نیروی تولیدی عضلات چهارسر رانی می تواند مکانیک راه رفتن را تغییر داده و باعث آسیب های اسکلتی عضلانی شود
  7. تاثیر سه هفته تمرینات حسی عمقی همراه با امواج فراصوت بر میزان درد، تغییرات مرکز فشار پاها و فعالیت الکترومیوگرافی عضلات نازک نئی طویل و ساقی قدامی فوتسالیست های دچار درد مزمن مچ پا حین راه رفتن
    1400
    چکیده
  8. مقایسه ویژگی های فشار کف پایی و فعالیت الکترومیوگرافی عضلات اندام تحتانی در گام نهایی راه رفتن در شرایط برنامه ریزی شده و ناگهانی در زنان سالمند
    1400
    چکیده
  9. تاثیر تمرینات اصلاحی بر ویژگی های فشار کف پایی در کودکان چاق دچار کف پای صاف حین راه رفتن
    1399
    مقدمه: کودکان چاق در خطر افزایش آسیب های پا به علت افزایش بارگذاری کف پا قرار میگیرند علاوه بر این به دنبال تحمل وزن بیش از حد در کودکان چاق صاف شدن قوس طولی پا ظاهر می شود(Dowling AM,Steele JR 2004 ). وضیعت غیر طبیعی پا بر اثر کاهش ارتفاع قوس و در نتیجه صاف شدن پا بعنوان یک عامل مستعدکننده و حتی ایجاد اختلال عملکرد پا و اندام تحتانی در نظر گرفته می شود (Mortazavi ) .بنابر این هدف از انجام این تحقیق بررسی اثرات تمرینات حرکات اصلاحی بر میزان اوج فشار کف پایی دختران چاق دارای پای صاف می باشد . روش ها : تعداد 12 نفر نوجوان چاق (BMI≥21 ) با ساختار صافی کف پا و 12 نفر با ساختار پای نرمال با استفاده از روش شاخص قوص طولی میانی پا در این مطالعه شرکت کردند.آزمودنی ها به مدت 8 هفته ،هفته ای 3 جلسه در کلاس های تمرین شرکت کردند . آزمودنی ها بای پای برهنه مسیر 14 متری را با سرعت خودانتخابی (3 بار) از روی فوت اسکن عبور خواهند کرد. متغیر حداکثر فشار قبل و پس از پروتکل تمرین اصلاحی ارزیابی خواهد شد. یافته ها:تغییرات حداکثر فشار کف پا راست در نواحی انگشت شست پا ،متاتارسال یک ، متاتارسال پنج ،پاشنه داخلی و پاشنه خارجی معنادار نبوده است در حالی که تغییرات حداکثر فشار پای راست در نواحی انگشتان دوم تا پنجم پا ،متاتارسال دو تا چهار و قسمت میانی کف پا معنادار بوده است .تغییرات حداکثر فشار کف پای چپ در متاتارسال یک تا پنج ، قسمت میانی پا و پاشنه داخلی و خارجی معنی دار نبوده است در حالی که تغییرات حداکثر فشار چپ در نواحی انگشت شست و انگشتان دوم تا پنجم معنی دار بوده است. نتیجه گیری: وضیعت غیر طبیعی پا می تواند بر ویژگی های توزیع فشار کف پایی هنگام راه رفتن موثر باشد. نتایج این پژوهش می تواند در طراحی مداخلات درمانی و اصلاحی برای کودکان با اضافه وزن و بدشکلی کف پای صاف (به خصوص در مدارس) می تواند مفید باشد.
  10. مقایسه فعالیت الکتریکی منتخبی از عضلات تنه و ران در حرکت خم شدن به جلو و برگشت با بارهای مختلف در افراد با و بدون کمردرد مزمن
    1399
    چکیده: مقدمه: مطالعات نشان داده اند که خم شدن تنه برای بلند کردن و یا گذاشتن بار بر روی زمین یک ریسک فاکتور برای توسعه کمر درد است. علی رغم اینکه یکی از بخش های مهم ایجاد کننده ثبات ستون فقرات عضلات می باشد، خود عضلات این ناحیه می توانند با گشتاوری که تولید می کنند سبب ایجاد فشار بر روی ستون فقرات شوند. از طرف دیگر مطالعات نشان داده اند که حمل و نگه داشتن اجسام با دست که نیازمند هماهنگی عضلات اندام تحتانی و تنه می باشد بر میزان کمردرد و بروز آن تاثیر می گذارد و به عنوان یک عامل خطر زا محسوب می شود. هدف از این مطالعه بررسی میانگین فعالیت، حداکثر فعالیت، فرکانس میانه و نسبت هم انقباضی عضلات منتخب ناحیه تنه و ران در حرکت خم شدن به جلو و برگشت با بارهای مختلف در افراد با و بدون کمر درد مزمن بود. مواد و روش ها: 31 نفر آزمودنی در دو گروه به تعداد 15نفر مبتلا به کمردرد مزمن(10 نفر زن، 5 نفر مرد) و 16 نفر سالم(10 نفرزن ،6 نفر مرد) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها حرکت خم شدن به جلو و برگشت تنه را 3 مرتبه در 4 وضعیت (بدون اعمال بار خارجی،2، 5 و 10 درصد جرم بدن) طی مدت زمان 6 ثانیه ( 2 ثانیه ایستادن،2 ثانیه خم شدن به جلو و 2 ثانیه برگشت) انجام دادند. فعالیت الکتریکی عضلات منتخب تنه و ران (راست شکمی، مورب خارجی شکم، مورب داخلی شکم، ارکتوراسپاین پشتی، ارکتوراسپاین کمری، مولتی فیدوس، سرینی بزرگ، دوسررانی) با استفاده از دستگاه EMG سطحی 16 کانال(ME6000T-16) ساخت کشور فنلاند اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون شاپیروویلک برای تعیین نرمال بودن داده ها، و از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، جهت بررسی تفاوت های درون گروهی و بین گروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که بین میانگین فعالیت، حداکثر فعالیت، فرکانس میانه و نسبت هم انقباضی با استفاده از بارهای مختلف در دو گروه سالم و کمردرد مزمن تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین فعالیت، حداکثر فعالیت و نسبت هم انقباضی عضلات مختلف به جز فرکانس میانه با استفاده از بارهای مختلف تفاوت معناداری وجود دارد. بین حداکثر فعالیت و فرکانس میانه عضلات مختلف در دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین میانگین فعالیت و حداکثر فعالیت عضلات مختلف با استفاده از بارهای مختلف در دو گروه سالم و کمرد
  11. تاثیر تمرینات فشرده و تحت نظر ثبات دهنده ستون فقرات بر فعالیت الکترومایوگرافی عضلات کمری- لگنی در افراد مبتلا به کمردرد مزمن انتشاری
    1399
    چکیده: کمردرد یکی از اختلالات اسکلتی عضلانی در جوامع امروزی است. یکی از رایج ترین مداخله های درمانی برای درمان بیماران دارای کمردرد استفاده از برنامه های ورزشی ثبات دهنده ستون فقرات می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرینات فشرده و تحت نظر ثبات دهنده ستون فقرات بر فعالیت الکترومایوگرافی عضلات کمری- لگنی در افراد مبتلا به کمردرد مزمن انتشاری بود. تعداد 30 نفر بیمار مبتلا به کمردرد مزمن انتشاری در دسترس به طور تصادفی به دو گروه کنترل و مواجهه (تمرینی) تقسیم شدند. متغیرهای الکترومایوگرافی شامل میانگین و حداکثر فعالیت الکتریکی نرمالیزه شده و فرکانس میانه عضلات منتخب تنه، مقیاس بصری شدت درد و مقیاس ناتوانی عملکردی اوسوستری و کیوبک بیماران حین اجرای آزمون بازکردن مفصل ران در وضعیت خوابیده دمر ثبت گردید (پیش آزمون). گروه مواجهه به مدت 10 جلسه متوالی هر جلسه 45 دقیقه شامل تمرینات فعال اختصاصی ثباتی ستون فقرات زیر نظر متخصص فیزیوتراپی را انجام دادند. گروه کنترل هیچ گونه فعالیت تمرین ورزشی را در این مدت انجام ندادند. سپس فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب شبیه پیش آزمون برای هر دو گروه تکرار شد (پس آزمون). برای مقایسۀ بین گروه کنترل و مواجهه در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون آماری تی مستقل و یا یومن ویتنی و برای مقایسه بین پیش آزمون و پس آزمون در گروه کنترل و مواجهه نیز از آزمون آماری تی وابسته و یا ویلکاکسون استفاده شد (در سطح معناداری 05/0). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هیچ تفاوت معناداری بین گروه کنترل و مواجهه در متغیرهای الکترومیوگرافیکی عضلات منتخب ناحیۀ تنه در پیش آزمون و پس آزمون وجود ندارد (05/0P)؛ اما در گروه مواجهه تفاوت معناداری در میزان میانگین و حداکثر فعالیت نرمالیزۀ عضلات ارکتوراسپاین سمت راست، سرینی بزرگ و نیم وتری و فرکانس میانۀ عضلات سرینی بزرگ و نیم وتری بین پیش آزمون و پس آزمون وجود داشت (05/0>p). از طرف دیگر، بین گروه کنترل و مواجهه تفاوت معناداری در میزان مقیاس بصری شدت درد و سطح ناتوانی عملکردی کیوبک فرد در پیش آزمون و پس آزمون و سطح ناتوانی عملکردی اوسوستری فرد در پیش آزمون وجود نداشت (05/0
  12. اثر آنی استفاده از کفش مینیمالیست بر میزان فعالیت و هم انقباضی عضلات منتخب پای افراد سالم حین فرود تک پا
    1398
    در چند سال اخیر، علاقه به دویدن پابرهنه یا با کفشهای مینیمالیست به وجود آمده است، کفشهای مینیمالیست نیز بهمنظور دستیابی به مزایای راهرفتن پابرهنه به بازار عرضه شده اند. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرات فوری استفاده از کفش مینیمالیست بر میزان فعالیت عضلات ناحیۀ ساق پا حین فرود تکپا بود. در این پژوهش 15 نفر مرد سالم شرکت نمودند و آزمون فرود تکپا در سه وضعیت پابرهنه، کفش معمولی و کفش مینیمالیست 7 مرتبه صورت گرفت. متغیرهای الکترومیوگرافیکی عضلات منتخب اندام تحتانی پای برتر این افراد )شامل: درشت نئی قدامی، نازک نئی طویل، نازک نئی کوتاه، دوقلوی خارجی، دوقلوی داخلی و نعلی( مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد که در میزان میانگین و حداکثر فعالیت نرمالیزه شدۀ عضلات در هر دو مرحله پیشفعالیت و اکسنتریک تفاوت معنی داری وجود دارد. به علاوه، نتایج نشان داد که برای میزان همانقباضی فقط عضلههای نازک نئی کوتاه/ دوقلوی داخلی در مرحله پیشفعالیت؛ و عضلههای درشت نئی قدامی/ نازک نئی طویل در مرحله اکسنتریک و در فرکانس میانه فقط عضلۀ نازک نئی کوتاه تفاوت معناداری دارند
  13. اثر سرعت دویدن بر توزیع فشار کف پایی در دوندگان مبتدی با انواع ساختار کف پا
    1398
    مقدمه: مطالعات پیشین نشان داده اند که دوندگان با ساختارهای متفاوت کف پا،آسیب های متفاوتی را تجربه می کنند.سرعت های مختلف دویدن نیز می تواند از ریسک فاکتورهای آسیب اندام تحتانی باشد.اثر سرعت روی ساختارهای متفاوت پا ناشناخته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر سرعت دویدن بر توزیع فشار کف پایی در دوندگان مبتدی باساختارهای متفاوت کف پا بود. مواد وروش ها: تعداد 29 نفرزن با ساختارهای پای صاف،گود ونرمال در این مطالعه شرکت کردندآزمودنی هادر یک مسیر 93 2 متر بر ثانیه)در هر سرعت سه تریال(دویدند. متغیرهای حداکثر نیرو، / 9 متر بر ثانیه و 5 / 9 متر برثانیه، 5 / متری با سرعت های 5 اوج فشار،ایمپالس وسطح برخورد در هر سه سرعت با استفاده از دستگاه فوت اسکن اندازه گیری شد. یافته ها: در مجموع نتایج این قسمت نشان داد که در گروه کف پای نرمال متغیرهای حداکثر نیروو اوج فشار در همه مناطق کف پا به غیر از متاتارسال پنجم و میانه پا نسبت به گروههای دیگر با افزایش سرعت افزایش یافتهاند. در کف پای گود حداکثر نیرو و اوج فشار در متاتارسالهای میانی و پاشنه با افزایش سرعت افزایش یافته اند و سطح تماس در انگشت شست با افزایش سرعت کاهش داشته است.در کف پای صاف با افزایش سرعت، حداکثر نیرو و اوج فشار و سطح تماس در عقب پا افزایش نشان داده و در بقیه نواحی پا معنادار نبوده است. ایمپالس در انگشتان کوچک و میانه پا با افزایش سرعت کاهش یافته است. بطور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که متغیرهای فشار کف پایی در سرعتهای مختلف برای انواع ساختار کفپا متفاوت است، اما برای اینکه با قاطعیت بتوان گفت کدام سرعت برای کدام ساختار کف پا به عنوان ریسک فاکتور آسیب محسوب میشود، شاید نیاز به بررسی متغیرهای دیگری از جمله نرخ بارگذاری و نسبت نیروی داخلی به خارجی کف پا و بررسی فعالیت عضلانی باشد.
  14. اثر ساختار کف پا بر ویژگی های فشار کف پایی در کودکان چاق 10 تا 13 ساله حین راه رفتن
    1398
    چاقی به عنوان یک مشکل سلامتی در سراسر جهان می باشد و در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه روبه افزایش می باشد . چاقی پی آمدهای چاقی . (Stolzman et al, در کودکان همراه با مشکلات و بیماری های مختلف و بویژه اختلالات عضلانی-اسکلتی است ( 2015 Anandacoomarasamg, ) در کودکان ممکن است به صورت درد، عملکرد ضعیف حرکتی و بدشکلی و بدراستایی اندام ها و مفاصل شود 2008 ). بیشتر مطالعات به رابطه چاقی و ساختار کف پای صاف (کاهش ارتفاع قوس میانی کف پا) توجه داشته ; Stolzman et al, 2015 کودکان چاق اوج فشار بالاتری را تولید می کنند و .(Thomas اند. این مطالعات ، ارتباط چاقی را با کف پای صاف گزارش کرده اند ( 2009 اما بر اساس .(Yan son – hua,et al, این احتمال وجود دارد که فشار کف پا بزرگ تر منجر به ناراحتی پا وناهنجاری پا شود ( 2012 جستجوی محققین، مطالعه حاضر هیچ موردی که ویژگیهای راه رفتن را در کودکان دچار پای گود و دارای اضافه وزن بررسی کرده باشد، 13 ساله حین راه رفتن بود. - یافت نشد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی اثر پاسچر پا بر ویژگی های فشار کف پایی در کودکان چاق 10 با ساختارهای پای صاف، گود و نرمال در این مطالعه شرکت کردند. از آزمودنی ها ( BMI≥ مواد و روش: تعداد 36 نوجوان چاق با( 21 خواسته شد مسیر 14 متر 3 بار با سرعت انتخابی راه بروند. درصد تماس، حداکثر فشار کف پایی، زمان حداکثر فشار کف پایی، نرخ یافته .( P= انجام شد( 0.05 Spss بارگذاری و ایمپالس با استفاده از دستگاه فوت اسکن اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار ها: نتایج این مطالعه نشان داد، در پارامترهای درصد تماس و زمان حداکثر فشار کف پایی تفاوت معناداری در سه ساختار کف پایی وجود نداشت. حداکثر فشار کف پا راست در ناحیه انگشت شست پا گروه صاف به طور معناداری بیشتر از گروه گود است. حداکثر فشار متاتارسال اول پای چپ گروه گود نسبت به دو گروه دیگر به طور معناداری بیشتر است. حداکثر فشار کف پا گود بیشتر از گروه نرمال و صاف است. میزان ایمپالس در ناحیه انگشتان دوم تا پنجم پای راست و انگشت شست پای چپ دارای تفاوت معناداری است. میزان نرخ بارگذاری بین دو گروه کف پای صاف و نرمال به طور معناداری بیشتر از گروه گود است. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش تفاوت قابل توجهی در متغیرهای کف پایی در ساختارهای متفاوت کف پایی نوجوانان چاق حی
  15. اثر خستگی عضلات شکم بر ویژگیهای فشار کف پایی طی دویدن
    1398
    چکیده
  16. تعیین گروه های عملکردی هنگام راه رفتن براساس ویژگی های فشار کف پایی
    1398
    تجویز مداخلات درمانی و عملکردی و پیش بینی اثر این مداخلات ، همواره هدف اصلی و نهایی دانش بیومکانیک بوده و هست. تلاش های فراوان صورت گرفته در این زمینه همیشه با چالش اساسی تفاوت های فردی و گستره ی وسیع پاسخ افراد به مداخلات روبرو بوده است.شاید بتوان عامل اصلی این تفاوت ها را پیچیدگی های مکانیکی موجود در بدن انسان تلقی نمود. نظریه ی گروه های عملکردی با دسته بندی افراد در گروه های معدود تحت عنوان گروه های عملکردی ، دشواری ها و پیچیدگی های بر شمرده شده ناشی از تفاوت های فردی را به نحو چشمگیری کاهش خواهد داد.جهت تعیین گروه های عملکردی، نیاز به کار گیری روش های نوین داده کاوی است. که در این پژوهش داده های فشار کف پایی 280 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه بوعلی سینا در مرحله استقرار راه رفتن با استفاده از فوت اسکن محاسبه شد.مولفه های فشار کف پایی به عنوان درون داد طرح خود سازمان ده (SOM) استفاده شد .سپس آزمودنی ها با استفاده از روش خوشه بندی K-means به سه گروه دسته بندی شدند. این داده های گروه بندی برای تمرین هسته مرکزی دستگاه بردار پشتیبان (SVM) به کار گرفته شد و در مرحله بعد با استفاده از همین SVM تمرین داده شده آزمودنی ها در دو حالت کف پای نرمال و غیر نرمال دسته بندی شدند و صحت گروه بندی با روش اعتبار سنجی متقابل تعیین شد .گروه های عملکردی با صحت 95% شناسایی شدند .با توجه به نتایج پژوهش حاضر با استفاده از مولفه های فشار کف پایی در حین راه رفتن و روش های نوین داده کاوی ، ساختار آناتومیکی پا در حالت دینامیک در سه گروه صاف ، گود و نرمال با صحت 97% درصد کلاس بندی شد .شناسایی این گروه ها و تعیین ویژگی های آن ها برای پیش بینی اثر مداخلات و تجویز مداخله مناسب بسیار حائز اهمیت است
  17. تعیین گروه های عملکردی با استفاده از ویژگی های فشار کف پایی حین دویدن
    1397
    قابلیت و برخورداری از قدرت پیش بینی در مباحث علوم ورزشی، این امکان را فراهم می کند که علاوه بر تاثیر در کیفیت زندگی، ریسک ابتلا به صدمات عضلانی و اسکلتی را کاهش یابد. برای مثال، دانش بیومکانیک از طریق پیش بینی پاسخ های احتمالی به مداخلات و متغیرهای مکانیکی در پی ارتقاء سطح زندگی بطور کلی و پیشگیری از آسیب های ورزشی و حرکات انسان است. با وجود این، تغییرپذیری بسیار زیاد در داده های بیومکانیکی و تفاوت های فردی همواره به عنوان چالشی جدی، پیشروی محققین و دانشمندان این حوزه بوده است. بنابراین، دقت در اندازه گیری های بیومکانیکی داده ها از یک سو و به-کارگیری روش های نوین تحلیل داده ها از سوی دیگر، قادر است تا حدی تغییر پذیری و تفاوت های فردی را از طریق معرفی وشناسایی گروه های عملکردی کاهش دهد. یافتن گروه های عملکردی در عمل می تواند پاسخ های متفاوت بیومکانیکی تعداد کثیری از افراد را در قالب چند دسته معدود خلاصه نماید. این مزیت سبب نزدیکی به هدف غایی بیومکانیک یعنی پیش بینی اثر و تجویز مداخلات برای عملکرد مناسب حرکات انسان و به تبع آن کاهش اختلالات و آسیب ها می شود. پژوهش حاضر بر آن است تا با بکارگیری داده های کینتیک (ایمپالس، بیشترین فشارونیرو ) و با روش کلاس بندی SVM ) ماشین بردار پشتیبان) برای انواع پا گروه های عملکردی تعریف نماید. در پژوهش حاضر 90 آزمودنی زن شرکت کردند. برای ثبت آزمون از دستگاه RsScan که در طول مسیر 16 متری محل انجام آزمون نصب شده بود استفاده شد. برای انجام کلاس بندی داده ها و پیش بینی گروه های عملکردی ازروش دسته بندی بانظارت ماشین بردار پشتیبان استفاده شد. کلاس بندی SVM در حالت خطی با متغیر فشار و ایمپالس59٪ و با متغیر نیرو 57٪ دقت پیش بینی بدست آمد، همچنین در svm غیرخطی چند جمله ای درجه یک با متغیر فشار64٪ ،نیرو و ایمپالس 62٪ دقت گزارش شد و در svm چندجمله ای درجه دوبا متغیر فشار 58٪ ، با متغیر ایمپالس 53٪ و در نهایت با متغیر نیرو 73٪ دقت پیش بینی محاسبه شد.و با هر سه متغیر در SVM چندجمله ای درجه دو به 78٪ دقت در پیش بینی رسیدیم، که بهترین درصد پیش بینی بود. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که دسته بندی براساس داده-های استاتیک نمی تواند پیش بینی دقیقی از رفتاردینامیک افراد داشته باشد. برای بررسی دینامیک پا به نظرمی رسد که طبقه بندی براساس پارامترهای دینامیک
  18. تاثیر تمرینات ثباتی عملکردی بر فاکتورهای منتخب نورومکانیکال در ورزشکاران بعد از بازسازی لیگامان صلیبی قدامی
    1397
    مقدمه: لیگامان صلیبی قدامی (ACL) یکی از پر آسیب ترین لیگامان های زانو است که در ورزشکاران جوان 15تا 25 سال شیوع بیشتری دارد. درصد بیشتری از این آسیب ها غیر برخوردی و در ورزش های همراه با چرخش و فرود رخ می دهد. بیشتر جراحان ارتوپد˛ جراحی بازسازی را به ورزشکارانی که قصد بازگشت به ورزش دارند توصیه می کنند. این بازسازی با هدف بازگرداندن کینماتیک و پایداری زانوی آسیب دیده به منظور پیشگیری از تغییرات دژنراتیو آینده صورت می گیرد. الگوهای عصبی عضلانی تغییریافته عموما تا دوسال بعد از ACLR مشاهده می شوند و ممکن است نرخ بروز آسیب ثانویه ACL را بعد از ACLR توضیح دهند. ناحیه مرکزی تنه در حرکت های داینامیک پایه و بنیان حرکت قسمت های دیستال می باشد. شواهد نشان می دهد کاهش ثبات ناحیه مرکزی بدن می تواند زمینه را برای آسیب مهیا و مستعد سازد و تمرین مناسب می تواند باعث کاهش آسیب شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات ثباتی عملکردی بر فاکتورهای منتخب نورومکانیکال در ورزشکاران بعد از بازسازی ACL بود. روش شناسی: 26 نفر ورزشکار مرد با سابقه جراحی ACL به صورت تصادفی در دو گروه تمرینی (13نفر) و کنترل (13نفر) قرار گرفتند. گروه تمرینی˛ تمرینات ثباتی عملکردی را به مدت هشت هفته انجام دادند و گروه کنترل نیز به زندگی روزانه خود پرداختند. تغییرات در ثبات پاسچر ˛ قدرت ایزومتریک در برخی عضلات اندام تحتانی˛ استقامت عضلانی عضلات ثبات دهنده مرکزی و میزان پیک زاویه فلکشن و ولگوس زانو در فرود تک پا بترتیب توسط: آزمون تعادلی Y˛ دینامومتر دستی دیجیتال،آزمون های مک گیل و دوربین دیجیتال مورد بررسی قرار گرفتند. داده های خام با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 24 و بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابتدا از مدل ترکیبی (زمان)2×(گروه)2 آزمون تحلیل واریانس اندازه های تکراری استفاده گردید تا اثر تعاملی زمان (دارای 2 سطح قبل و بعداز مداخله) بر گروه (دارای 2 سطح تمرینات ثباتی عملکردی و کنترل) در متغیرهای مورد مطالعه مشخص شود. سطح معنی داری در تحقیق حاضر برابر با % 95 و میزان آلفا کوچکتر یا مساوی با 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: در گروه تمرین یافته ها به صورت معنی داری افزایش در ثبات پاسچر˛ قدرت عضلات اندام تحتانی˛ استقامت عضلات ثبات دهنده مرکزی و نیز پیک زاویه فلکشن زانو و همچنین کاه
  19. اثرات بریس جدید مچ پا بر فعالیت الکترومایوگرافی منتخبی از عضلات مچ پا حین پرش-فرود در افراد دچار ناپایداری مزمن مچ پا در مقایسه با گروه کنترل
    1397
    بر طبق مطالعات پیشین، محققین یافتند که فعالیت عضله نازک نئی طویل در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا نسبت به افراد سالم بیشتر بود و شروع فعالیت این عضله نیز در برخورد با زمین در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا با تاخیر مواجه بود. از این رو، هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرات بریس جدید، اولترا و مک دیوید نسبت به حالت بدون بریس بر فعالیت الکترومایوگرافی منتخبی از عضلات مچ پا حین پرش-فرود در افراد دچار ناپایداری مزمن مچ پا در مقایسه با گروه کنترل بود.مواد و روش ها: تعداد 20 مرد و زن در دو گروه ناپایداری مزمن مچ پا و سالم در این مطالعه شرکت داشتند. ابتدا ارتفاع حداکثر پرش افراد تعیین شد، سپس نشانگری برای هرفرد در 50٪ ارتفاع پرش همان شخص برای انجام تست های پرش آزمون قرار داده شد. سپس مراحل الکترود گذاری برای ثبت فعالیت الکترومایوگرافی عضلات ساقی قدامی، نازک نئی طویل، نعلی، دوقلو قسمت خارجی و دوقلو قسمت داخلی انجام شد. افراد 12 بار عمل پرش-فرود را بصورت پرش با جفت پا و فرود بر روی پای راست در 4 حالت بدون بریس، بریس اولترا، بریس جدید و بریس مک دیوید انجام دادند. برای سنجش نقطه شروع فعالیت عضلات نیز از دو عدد فوت سوییچ، یکی در خلفی ترین قسمت خارج پاشنه و دیگری در زیر سر متاتارسال اول در زیر کفش تعبیه شد. فعالیت عضلات در سه فاز قبل از پرش، قبل از فرود و فرود بررسی شد. از روش آماری تحلیل واریانس چند متغییره با اندازه گیری مکرر جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر در بررسی فعالیت عضلات در فاز پرش نشان داد که بریس جدید فعالیت الکترومایوگرافی عضله نازک نئی طویل را در افراد ناپایداری مزمن مچ پا و افراد سالم بطور معناداری نسبت به 3 حالت دیگر کاهش داد (001/0P=) و نیز برای عضله دوقلو قسمت خارجی نیز در افراد سالم افزایش داد (005/0P=) ولی بین بقیه عضلات در تمامی حالت ها تفاوت آماری مشاهده نشد(05/0P>). در فاز قبل از فرود نیز بریس جدید فعالیت عضلات ساقی قدامی (013/0P= گروه سالم) و نازک نئی طویل(041/0P= گروه سالم، 031/0P= گروه ناپایداری مزمن مچ پا) را بطور معناداری هم در افراد سالم و هم در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا نسبت به بقیه حالت ها کاهش داد. اگرچه، در فاز فرود برای فعالیت عضلات هیچ تفاوت معناداری بین 4 حالت یافت نشد(05/0P>). همچنین نتایج بررسی نقط
  20. اثر فوری خستگی ناشی از دویدن بر ویژگی های فشار کف پایی در شرایط با و بدون بریس در افراد دارای پیچ خوردگی مزمن مچ پا
    1397
    مقدمه : مطالعات پیشین نشان دادند که افراد مبتلا به ناپایداری مزمن مچ پا می توانند مجددا به آسیب پیچ خوردگی دچار شده و صدمات جدی را تجربه کنند . وسایل حمایت کننده از جمله بریس شاید بتواند از این آسیب مجدد جلوگیری کند. خستگی یکی از شرایطی است که ابتلا به آسیب را افزایش می دهد . اثر خستگی بر تغییرات این آسیب ناشناخته است . هدف از این مطالعه بررسی اثر خستگی ناشی از دویدن بر ویژگی های فشار کف پایی در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا با و بدون بریس بود . مواد و روش : تعداد 20 نفر آزمودنی دارای ناپایداری مزمن مچ پا و سالم در این مطالعه شرکت کردند . آزمودنی ها قبل و پس از اجرای پروتکل خستگی در مسیر 14 متری مورد مطالعه 6 بار با سرعت 3/3 متر بر ثانیه دویدند . پس از انجام پیش آزمون ، پروتکل خستگی انجام شد و پس از انجام پروتکل خستگی ، پس آزمون عینا مانند پیش آزمون اجرا شد . حداکثر فشار کف پایی ، حداکثر نیروی کف پایی ، درصد زمانی هریک از فازهای استانس با استفاده از دستگاه فوت اسکن اندازه گیری شد . یافته : نتایج این مطالعه نشان داد که در دو گروه در برخی پارامترهای مورد بررسی عملکرد متفاوتی داشتند . پس از خستگی در شرایط بدون بریس در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا خستگی موجب افزایش فشار در ناحیه داخل پاشنه و کاهش فشار در ناحیه خارج پاشنه شده است. همچنین خستگی موجب افزایش نیرو وارد بر منطقه وسط پا شد . خستگی سبب کاهش مدت زمان زیرفاز تماس جلوی پا شده است. خستگی روی مولفه ی انحراف مرکز فشار اثری نداشته است . استفاده از بریس سبب افزایش فشار در نواحی وسط پا و بخش داخل پاشنه شده است همچنین خستگی موجب افزایش حداکثر نیروی کف پایی در مناطق وسط پا و داخل پاشنه شده و استفاده از بریس تنها توانست در فاز صاف شدن جلوی پا در گروه ناپایداری مزمن مچ پا انحرافات مرکز فشار را مثبت تر کند اما استفاده از بریس بر روی زمانبندی زیر فازهای استانس اثری نداشته است . بحث و نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد که خستگی اثرات متفاوتی در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا و استفاده از این نوع بریس در تغییرات فشار کف پایی میگذارد . این اثرات می تواند باعث ایجاد تغییراتی در آناتومی و ایجاد مجدد آسیب دیدگی در گروه از افراد شود
  21. اثر فوری خستگی ناشی از دویدن بر ویژگیهای فشار کف پایی در شرایط با و بدون بریس در افراد دارای پیچ خوردگی مزمن مچ پا
    1397
    مقدمه : مطالعات پیشین نشان دادند که افراد مبتلا به ناپایداری مزمن مچ پا می توانند مجددا به آسیب پیچ خوردگی دچار شده و صدمات جدی را تجربه کنند . وسایل حمایت کننده از جمله بریس شاید بتواند از این آسیب مجدد جلوگیری کند. خستگی یکی از شرایطی است که ابتلا به آسیب را افزایش می دهد . اثر خستگی بر تغییرات این آسیب ناشناخته است . هدف از این مطالعه بررسی اثر خستگی ناشی از دویدن بر ویژگی های فشار کف پایی در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا با و بدون بریس بود . مواد و روش : تعداد 20 نفر آزمودنی دارای ناپایداری مزمن مچ پا و سالم در این مطالعه شرکت کردند . آزمودنی ها قبل و پس از اجرای پروتکل خستگی در مسیر 14 متری مورد مطالعه 6 بار با سرعت 3/3 متر بر ثانیه دویدند . پس از انجام پیش آزمون ، پروتکل خستگی انجام شد و پس از انجام پروتکل خستگی ، پس آزمون عینا مانند پیش آزمون اجرا شد . حداکثر فشار کف پایی ، حداکثر نیروی کف پایی ، درصد زمانی هریک از فازهای استانس با استفاده از دستگاه فوت اسکن اندازه گیری شد . یافته : نتایج این مطالعه نشان داد که در دو گروه در برخی پارامترهای مورد بررسی عملکرد متفاوتی داشتند . پس از خستگی در شرایط بدون بریس در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا خستگی موجب افزایش فشار در ناحیه داخل پاشنه و کاهش فشار در ناحیه خارج پاشنه شده است. همچنین خستگی موجب افزایش نیرو وارد بر منطقه وسط پا شد . خستگی سبب کاهش مدت زمان زیرفاز تماس جلوی پا شده است. خستگی روی مولفه ی انحراف مرکز فشار اثری نداشته است . استفاده از بریس سبب افزایش فشار در نواحی وسط پا و بخش داخل پاشنه شده است همچنین خستگی موجب افزایش حداکثر نیروی کف پایی در مناطق وسط پا و داخل پاشنه شده و استفاده از بریس تنها توانست در فاز صاف شدن جلوی پا در گروه ناپایداری مزمن مچ پا انحرافات مرکز فشار را مثبت تر کند اما استفاده از بریس بر روی زمانبندی زیر فازهای استانس اثری نداشته است . بحث و نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد که خستگی اثرات متفاوتی در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا و استفاده از این نوع بریس در تغییرات فشار کف پایی میگذارد . این اثرات می تواند باعث ایجاد تغییراتی در آناتومی و ایجاد مجدد آسیب دیدگی در گروه از افراد شود .
  22. اثرات بریس جدید مچ پا بر فعالیت الکترومایوگرافی منتخبی از عضلات مچ پا حین پرش-فرود در افراد دچار ناپایداری مزمن مچ پا در مقایسه با گروه کنترل
    1397
    بر طبق مطالعات پیشین، محققین یافتند که فعالیت عضله نازک نئی طویل در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا نسبت به افراد سالم بیشتر بود و شروع فعالیت این عضله نیز در برخورد با زمین در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا با تاخیر مواجه بود. از این رو، هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرات بریس جدید، اولترا و مک دیوید نسبت به حالت بدون بریس بر فعالیت الکترومایوگرافی منتخبی از عضلات مچ پا حین پرش-فرود در افراد دچار ناپایداری مزمن مچ پا در مقایسه با گروه کنترل بود.مواد و روش ها: تعداد 20 مرد و زن در دو گروه ناپایداری مزمن مچ پا و سالم در این مطالعه شرکت داشتند. ابتدا ارتفاع حداکثر پرش افراد تعیین شد، سپس نشانگری برای هرفرد در 50٪ ارتفاع پرش همان شخص برای انجام تست های پرش آزمون قرار داده شد. سپس مراحل الکترود گذاری برای ثبت فعالیت الکترومایوگرافی عضلات ساقی قدامی، نازک نئی طویل، نعلی، دوقلو قسمت خارجی و دوقلو قسمت داخلی انجام شد. افراد 12 بار عمل پرش-فرود را بصورت پرش با جفت پا و فرود بر روی پای راست در 4 حالت بدون بریس، بریس اولترا، بریس جدید و بریس مک دیوید انجام دادند. برای سنجش نقطه شروع فعالیت عضلات نیز از دو عدد فوت سوییچ، یکی در خلفی ترین قسمت خارج پاشنه و دیگری در زیر سر متاتارسال اول در زیر کفش تعبیه شد. فعالیت عضلات در سه فاز قبل از پرش، قبل از فرود و فرود بررسی شد. از روش آماری تحلیل واریانس چند متغییره با اندازه گیری مکرر جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر در بررسی فعالیت عضلات در فاز پرش نشان داد که بریس جدید فعالیت الکترومایوگرافی عضله نازک نئی طویل را در افراد ناپایداری مزمن مچ پا و افراد سالم بطور معناداری نسبت به 3 حالت دیگر کاهش داد (001/0P=) و نیز برای عضله دوقلو قسمت خارجی نیز در افراد سالم افزایش داد (005/0P=) ولی بین بقیه عضلات در تمامی حالت ها تفاوت آماری مشاهده نشد(05/0P>). در فاز قبل از فرود نیز بریس جدید فعالیت عضلات ساقی قدامی (013/0P= گروه سالم) و نازک نئی طویل(041/0P= گروه سالم، 031/0P= گروه ناپایداری مزمن مچ پا) را بطور معناداری هم در افراد سالم و هم در افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا نسبت به بقیه حالت ها کاهش داد. اگرچه، در فاز فرود برای فعالیت عضلات هیچ تفاوت معناداری بین 4 حالت یافت نشد(05/0P>). همچنین نتایج بررسی نقط
  23. اثرات فوری کفش ناپایدار بر میزان فعالیت میوالکتریکی عضلات ناحیه تنه حین بلند کردن بار
    1396
    امروزه از مداخله های مختلف (از جمله کفش ناپایدار) در محیط های کاری و به منظور کاهش اختلالات ناشی از کار بصورت گسترده استفاده می شود. هدف از انجام مطالعۀ حاضر، بررسی اثرات فوری استفاده از کفش ناپایدار بر میزان فعالیت عضلات ناحیۀ تنه حین بلندکردن بار بود. 15 نفر از مردان سالم و در دسترس در این پژوهش نیمه تجربی شرکت نمودند و فعالیت عضلات راست شکمی، مورب خارجی شکم، مورب داخلی شکم، مولتی فیدوس، ارکتوراسپاین، پشتی بزرگ، مربع کمری و سرینی میانی سمت پای برتر آن ها در وضعیت های پابرهنه، کفش معمولی و کفش ناپایدار حین بلندکردن بار ثبت گردید. از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد (05/0=α). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از کفش ناپایدار حین برداشتن بار باعث کاهش میانگین فعالیت نرمالیزه شدۀ عضلات راست شکمی، مورب داخلی شکم و مربع کمری و کاهش مقدار حداکثر فعالیت نرمالیزه شدۀ عضلات راست شکمی، مربع کمری و ارکتوراسپاین و همچنین افزایش میزان حداکثر فعالیت نرمالیزه شدۀ عضلۀ مولتی فیدوس نسبت به وضعیت های دیگر می شود (05/0>P). به علاوه، میزان فرکانس میانۀ عضلات مورب خارجی شکم، مورب داخلی شکم، ارکتوراسپاین و مولتی فیدوس حین استفاده از کفش ناپایدار نسبت به وضعیت های پابرهنه و کفش معمولی افزایش معناداری را از خود نشان داد (05/0>P). همچنین، استفاده از کفش ناپایدار در مقایسه با دو وضعیت دیگر باعث کاهش میزان هم انقباضی عضلات راست شکمی/ ارکتوراسپاین، راست شکمی/ مولتی فیدوس، مورب داخلی شکم/ ارکتوراسپاین و مورب خارجی شکم/ مولتی فیدوس شد (05/0>P). با توجه به کاهش سطح فعالیت عضلات ناحیۀ تنه و همین طور میزان هم انقباضی عضلات این ناحیه، استفاده از کفش ناپایدار ممکن است مزایای مختلفی (از جمله کاهش فشار وارده بر مهره های ناحیۀ کمری و جلوگیری از آسیب های مختلف به ناحیۀ کمر مانند کمردرد) داشته باشد. به هرحال در این زمینه، مطالعات بیشتری برای ارائۀ نتایج دقیق تر لازم است
  24. اثر خستگی موضعی عضله سرینی میانی بر فعالیت الکترومیوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی و تنه و توزیع فشار کف پایی در طی راه رفتن
    1395
    چکیده: عضله ی سرینی میانی از عضلات تاثیر گذار در حفظ الگوی طبیعی راه رفتن می باشد. این عضله با تثبیت موقعیت لگن، در ایستادن تک پا، مانع از افتادن لگن می گردد.ضعف و خستگی عضله ی سرینی میانی می تواند باعث تغییراتی در عملکرد فعالیت عضلانی عضلات اندام تحتانی و عضلات تنه شود. این تغییر در فعالیت عضلات می تواند باعث تغییر الگوی فشار کف پایی در ناحیه ها مختلف کف پا و همچنین تغییر در انحرافات مرکز فشار در کف پا می شود. مطالعات کمی به بررسی اثر خستگی این عضله بر فعالیت عضلات اندام تحتانی و فشار کف پایی پرداخته اند، بنابراین هدف از این مطالعه بررسی اثر خستگی عضله ی سرینی میانی بر فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب و تغییرات فشار کف پایی می باشد. تعداد 18 مرد از دانشجویان دانشگاه بو علی سینا به-صورت در دسترس، با کف پای طبیعی و بدون هیچ گونه بیماری و دفورمیتی انتخاب شدند.با استفاده از الکترومایوگرافی سطحی، فعالیت عضلانی نازک نی طویل، درشت نی قدامی، دوقلوی داخلی، پهن داخلی، پهن خارجی، دو سر رانی، سرینی میانی، مالتی-فایدوس، الیوکاستالیس و پشنی بزرگ، با فرکانس نمونه برداری 2000 هرتز قبل و بعد از خستگی جمع آوری شد. داده های فعالیت الکترومایوگرافی، ماکزیمم فشار کف پایی و انحرافات مرکز فشار هم قبل و بعد از خستگی عضله ی سرینی میانی، طی مرحله استانس راه رفتن در یک مسیر 10 متری اندازه گیری و ثبت جمع آوری شد. از آزمودنی ها خواسته شده بود 6 دور مسیر آزمایشگاه را برای ثبت الکترومایوگرافی عضلات و داده های فشار کف پایی، قبل و بعد از خستگی سرینی میانی طی کنند.از فیلتر میان گذر 10 تا 450 هرتز برای تجزیه و تحلیل داده های الکترومایوگرافی استفاده شد. شاخص فعالیت عضلات نسبت به حداکثر انقباض ارادی ایزومتریک (MVIC) هر عضله بیان شد تا بر اساس درصدی از حداکثر انقباض ارادی ایزومتریک مقایسه شود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و انجام آزمون های آماری لازم در این مطالعه از نرم افزار SPSS نسخه 22 با سطح معنی داری05/0 استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که فعالت عضلات قبل و بعد از خستی سرینی میانی تفاوت معنی داری از خود نشان داد (003/0p=). به طوری که فعالیت عضلات درشت نئی قدامی، همسترینگ و چهار سر کاهش یافت و میزان فعالیت عضله نازک نئی طویل و مالتی فایدوس، در تمام زیر فاز ها و پشتی طویل و ایلیوکاستالیس طی زیر
  25. اثر دو روش گرم کردن سنتی و نیرومندسازی پس فعالی بر متغیرهای کینتیکی و الکترومیوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی
    1395
    مطالعات پیشین نشان داده اند که انجام انقباض های ارادی بیشینه و زیربیشینه در مرحله گرم کردن ...
  26. مقایسه فعالیت میوالکتریکی عضلات منتخب اندام تحتانی وجابجایی مرکز فشار پاها در مرحله ی انتهایی راه رفتن به دو صورت برنامه ریزی شده و غیرمنتظره در بیماران مبتلا به MS
    1394
    هدف از این مطالعه، مقایسه فعالیت میوالکتریکی عضلات منتخب اندام تحتانی در مرحله ی انتهایی راه رفتن به دو صورت برنامه ریزی شده و غیرمنتظره در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (Multiple Sclerosis; MS) بود. تعداد 10 بیمار زن مبتلا به MS نوع عود کننده - بهبود یابنده (Relapsing Remitting) و بر اساس طبقه بندی EDSS در محدوده ی مقیاس بین ( 1.0- 4.0) و 10 -آزمودنی سالم همتاسازی شده از نظر قد، سن و وزن در این پژوهش شرکت کردند. از الکترومایوگرافی سطحی برا ی اندازه گیری فعالیت عضلات راست رانی(RF)، پهن داخلی(VM)، پهن خارجی(VL)، دوسررانی(BF)، نیمه وتری(SM)، دوقلو(GM) و درشت نئی(TA) با فرکانس نمونه برداری 1000 HZ و برای ثبت حرکات مرکز فشار پا (COP) از سیستم اندازه گیری فشار کف پایی با فرکانس نمونه برداری Hz500 در زمان توقف راه رفتن استفاده شد. توقف (مرحله انتهایی راه رفتن) تحت 2 شرایط متفاوت اجرا شد: توقف برنامه ریزی شده و توقف برنامه ریزی نشده. در آزمایش توقف برنامه ریزی شده، از آزمودنی ها خواسته شد که در دور دوم راه رفتن روی سیستم اندازه گیری فشار کف پایی متوقف شدند. در آزمایش توقف غیرمنتظره، آزمودنی ها در پاسخ به یک سیگنال صوتی که برای توقف به صورت تصادفی ولی در زمان ضربه پاشنه پا ارائه می شد، سعی می کرد به سرعت توقف کند. سه تلاش برای هر آزمایش انجام شد. برای نرمال سازی داده های سیگنال های خام الکترومایوگرافی انقباضات هر عضله حین راه رفتن با حداکثر سرعت با استفاده از یک فیلتر میان گذر 500-10 فیلتر شدند. سپس ریشه ی میانگین مجذور) (RMS داده های فیلتر شده محاسبه شد. بالاترین فلات منحنی در یک سیکل راه رفتن از گام های ششم یا هفتم جداسازی شده و داده های آن استخراج شد. با تقسیم مقدار فعالیت بدست آمده برای هر عضله برمقدار Sub Maximal آن و ضرب عدد بدست آمده در 100 ، درصد فعالیت هر عضله بدست آمد. و برای محاسبه ی سطح حرکتی مرکز فشار و مسیر حرکتی مرکز فشار پا، مسیر 15 متری در آزمایشگاه برای راه رفتن مشخص شد. برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون شاپیرو- ویلک استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری t مستقل برای تشخیص تفاوت های ایجاد شده بین دو گروه و از تست t وابسته برای بررسی تفاوت های ایجاد شده حین دو نوع توقف در هر یک از گروه ها استفاده شد (p< 0.05). فعالیت الکتریکی ع
  27. تاثیر خستگی موضعی عضلات چهارسر رانی بر فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی هنگام بلند کردن بار با روش های متفاوت
    1394
    هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر خستگی موضعی عضلات چهار سر رانی بر فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی هنگام بلند کردن بار با تکنیک های مختلف بود. تعداد 20 آزمودنی زن سالم به صورت موارد در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها حرکت بلند کردن بار را با چهار تکنیک مختلف (اسکات، استوپ، استرادل، زانو زدن) و در دو موقعیت قرارگیری بار (بلند کردن یک بار از مقابل بدن و بلند کردن دو بار از طرفین بدن) در هنگام قبل و بعد از خستگی انجام دادند. برای ایجاد خستگی عضلات چهارسر رانی از دستگاه Leg press با بار 50 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شد. فعالیت الکترومایوگرافی سطحی عضلات راست رانی، پهن خارجی، پهن داخلی، دوسر رانی، نیم وتری، دوقلو و درشت نئی قدامی آزمودنی ها با فرکانس نمونه برداری 2000 هرتز ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات خام به دست آمده از الکترودهای سطحی، فیلتر میان گذر 10 تا 500 هرتز استفاده شد. سپس فعالیت الکترومایوگرافی عضلات با شیوه ریشه میانگین مجذور (RMS) ازداده های فیلتر شده، محاسبه شد. برایتعیین اثر تکنیک های مختلف بلند کردن، خستگی و موقعیت قرارگیری بار نسبت به بدناز روش آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری (Repeated measure)استفاده شد. سپس در آزمون های تعقیبی جهت مقایسه فعالیت عضلات در جفت شرایط قبل و بعد از خستگی و موقعیت قرارگیری بار نسبت به بدن از test همبسته استفاده شد (p<0.05). با توجه به نتایج بدست آمده،به نظر می رسد که در هنگام خستگی عضلات چهارسر رانی، استفاده از تکنیک استرادل و زانو زدن برای بلند کردن یک بار از مقابل بدن مناسب تر باشد. همچنین بلند کردن دو بار از طرفین بدن در مقایسه با بلند کردن یک بار از مقابل بدن نیازمند فعالیت عضلانی کمتری بوده و در فعالیت های بلند کردن مکرر، تاخیر در وقوع خستگی را به همراه خواهد داشت
  28. مقایسه پارامترهای فشار کف پایی کودکان کم توان ذهنی با همسالان نرمال در طی مرحله استانس راه رفتن
    1394
    هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه پارامترهای فشار کف پایی کودکان کم توان ذهنی با همسالان نرمال طی فاز استانس راه رفتن بود. مواد و روش ها: تعداد 52 دانش آموز کم توان ذهنی در دو گروه متناسب با ساختار آناتومیکی پا شامل پای طبیعی (36 نفر) و پای صاف (16 نفر) جای گرفتند. همچنین 27 دانش آموز سالم همسان در دو گروه پای طبیعی (15 نفر) و پای صاف(12نفر) به عنوان گروه کنترل قرار گرفتند. متغیرهای اوج فشار کف پایی و مسیر حرکت مرکز فشار پا با استفاده از دستگاه فوت اسکن( Foot scan pressure plate) و نرم افزار (2009) Gait Software ساخت کشور بلژیک با نرخ نمونه برداری 500 هرتزاستفاده شد. طی مرحله استانس راه رفتن در یک مسیر 10 متری اندازه گیری و ثبت شد. از نرم افزار SPSS.22و آزمون آماری 0-Test مستقل برای تجزیه و تحلیل داده استفاده شد (05/0p<). نتایج: در مقایسه گروه کم توان ذهنی دچار پای صاف و پای طبیعی، نتایج تفاوت معناداری را در میزان اوج فشار وارده در بخش میانی پا را نشان داد (p=0/045). مقایسه بین گروه های کف پای صاف و طبیعی در دانش آموزان سالم نشان داد که میزان اوج فشار در بخش های مختلف کف پا به طور معناداری متفاوت است (p<0.05). دانش آموزان کم توان ذهنی با پای صاف در مقایسه با دانش آموزان همسان سالم دچار پای صاف دارای تفاوت معنادار اوج فشار در مناطق مختلف کف پا بودند. دانش آموزان کم توان ذهنی با پای طبیعی نیز در مقایسه با گروه همسان سالم خود دراوج فشار مناطق مختلف کف پا دارای تفاوت معنادار بودند (p<0.05). تفاوت معناداری در COPx گروه کم توان ذهنی دچار پای صاف و پای طبیعی مشاهده نشد (p>0.05). درحالیکه بین گروه های کف پای صاف و طبیعی در دانش آموزان سالم در متغیر COPx در مراحل تماس، میانی استانس و پیش روی تفاوت معنادار بود (p=0/00، p=0/00، p=0/005 به ترتیب). دانش آموزان کم توان ذهنی با پای صاف در مقایسه با دانش آموزان همسان سالم دچار پای صاف تفاوت معناداری را در COPx نشان ندادند(p>0.05). دانش آموزان کم توان ذهنی با پای طبیعی نیز در مقایسه با گروه همسان سالم خود در متغییر COPx دارای تفاوت معنادار در در مراحل تماس، میانی استانس و پیش روی تفاوت معنادار بود (p=0/038، p=0/00، p=0/049 به ترتیب). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان اوج فشار کف پایی و مقادیر COPx در افراد کم توان ذهنی با پای
  29. کلاس بندی دینامیک پا با استفاده از ویژگی های زمانی استانس راه رفتن
    1394
    چکیده: در بررسی عملکرد اندام تحتانی، نوع و ساختار پا از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که عملکرد کلی اندام تحتانی را تعیین می کند. برخی انواع پا توسط محققان و پزشکان به عنوان عوامل مستعدکننده برای توسعه انواع آسیب اندام تحتانی شناسایی شده است. در مطالعاتی که روی تاثیر تنوع آناتومیکی بر عملکرد پا انجام شده است، چنین فرض شده است که می توان عملکرد پا را از روی اندازه های استاتیک تعیین کرد. برای به دست آوردن هرگونه رابطه بین ساختار و عملکرد پا و بین شکل پا و خطر آسیب، استفاده از یک سیستم معتبر و قابل اطمینان طبقه بندی نوع پا ضروری است. با مروری بر ادبیات پژوهش مشاهده می شود که روش های ابتدایی بررسی ساختار پا بر اندازه گیری های استاتیک این اندام استوار بوده است. در این نوع دسته بندی، کلاس های حاضر عملکرد متفاوتی از خود به نمایش می گذارند، با این حال تفاوت های درون گروهی بین افراد حاضر در دسته های مختلف، بسیار زیاد است. پیشنهاد شده که ممکن است اندازه گیری پویا نسبت به اندازه های ایستای سنتی از حالت پا در تعریف عوامل ایجاد آسیب بهتر باشد. در این بین استفاده از تجهیزات مربوط به اندازه گیری پارامترهای کف پایی و فشار کف پایی (FootScan) از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. پژوهش حاضر بر آن است تا شاخص جدیدی برای طبقه بندی عملکردی پا از دیدگاه پویا معرفی کرده و اطلاعات مناسبی را فراهم کند. در پژوهش حاضر تعداد 300 آزمودنی مرد شرکت کردند. برای ثبت داده های حاصل از فشار کف پایی از دستگاه RsScan که در طول مسیر 16 متری محل انجام آزمون نصب شده بود استفاده شد. برای انجام خوشه بندی از الگوریتم K-means استفاده شد، برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار .22SPSS و آزمون آماری آنالیز واریانس یک سویه، همچنین از آزمون تعقیبی LSD نیز برای مقایسه بین خوشه ای استفاده شد. نتایج حاصل به شرح زیر می باشد: برای زمان شروع :رایج ترین الگو 1T1M2M3M5M4MMHLH بود و برای 9/50% کل الگوهای تماس پا به حساب آمد. زمان به اوج رسیدن فشار: رایج ترین الگو T1M1M5HLHMM2M4M3 بود، که در 4/1% همه ی نمونه ها اتفاق افتاد. زمان جدا شدن پا: الگو در اینجا HLHMM5M4M1M3M2T1 بود که 29% کل الگو ها را تشکیل می داد. نتایج حاصل از خوشه-بندی، چهار خوشه با ویژگی های متفاوت دینامیکی فراهم نمود. گروه های حاصل از لحاظ میزان حداکثر فش
  30. مقایسه فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی حین دویدن روی تردمیل و سالن ورزشی با انواع مختلف کفی های طبی
    1394
    چکیده
  31. تاثیر وضعیت قرارگیری تنه و پاها بر فعالیت الکترومایوگرافی منتخبی از عضلات اندام تحتانی هنگام اجرای تمرینات مقاومتی پرس پا
    1394
    چکیده: هدف از این تحقیق، کمّی سازی فعالیت الکترومایوگرافی منتخبی از عضلات اندام تحتانی هنگام اجرای تمرین مقاومتی پرس پا با تکنیک های مختلف بود. دوازده پاورلیفتر مرد سالم به صورت تصادفی و در دسترس انتخاب شدند. سیگنال های الکترومایوکرافی سطحی عضلات راست رانی، پهن خارجی، پهن داخلی، نیم وتری و دو سر رانی آزمودنی ها هنگام اجرای حرکت پرس پا با تکنیک-های متفاوت قرارگیری تنه و پاها با فرکانس نمونه برداری 2000 هرتز جمع آوری شد. آزمودنی ها هر تکنیک را با 70 درصد یک تکرار بیشینه خود اجرا کردند. تکنیک های بررسی شده در این تحقیق بر اساس ایجاد تغییراتی در زوایای پشتی دستگاه پرس پا و قرارگیری وضعیت پاها تعیین شد. پشتی دستگاه پرس پا از زاویۀ معمول 45 درجه به 4 وضعیت 15، 20، 25 و 30 درجه تغییر داده شد. در اجرای هر بار تکنیک در وضعیت های چهارگانه پشتی، پاها نیز در سه حالت نزدیک لبه بالایی ، وسط و نزدیک لبه پایینی صفحۀ تکیه گاه پاهای دستگاه قرار گرفت. به منظور نرمال سازی، فاصله پاها از یکدیگر به اندازه فاصله بین خار قدامی فوقانی خاصره ی آزمودنی ها تعریف شد. برای تجزیه تحلیل اطلاعات خام به دست آمده از الکترودهای سطحی از فیلتر میان گذر 10 تا 450 هرتز استفاده شد. سپس میزان فعالیت الکترومایوگرافی خام عضلات با شیوۀ ریشۀ میانگین مجذور (RMS) در مرحلۀ اکستنشن زانو (فاز کانسنتریک حرکت) محاسبه شد. به منظور نرمال سازی میزان فعالیت هر عضله، مقادیر به دست آمده در حرکت پرس پا بر مقادیر MVIC آن عضله تقسیم و در عدد صد ضرب گردید. برای تجزیه تحلیل داده های به دست آمده، از روش آماری Generalized estimating equation (GEE) به منظور تشخیص تفاوت های ایجادشده در سطح فعالیت عضلات هنگام تغییر وضعیت قرارگیری پاها و تنه با سطح معنی داری 95 درصد استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که سطح فعالیت عضلات منتخب از گروه چهار سرران و همسترینگ به طور همزمان در زاویۀ 20 درجه پشتی دستگاه پرس پا و قرار گیری پاها نزدیک لبۀ بالایی تکیه گاه به طور معناداری بیشتر از حالات دیگر می باشد. با توجه به اینکه فعالیت هم زمان عضلات همسترینگ و چهار سرران یک فاکتور مهم در کاهش کشش لیگامنت ACL است، بنابراین توصیه می شود برای ایمنی بیشتر هنگام استفاده از دستگاه پرس پا با اهداف توانبخشی و ورزشی، پشتی دستگاه در زاویۀ 20 درجه تنظیم و وضعیت قر
  32. بررسی اثرات سرد کردن بر متغیرهای میوالکتریکی عضلات منتخب اندام تحتانی پای برتر حین فرود-پرش تک پا
    1394
    چکیده: امروزه سردکردن به عنوان یک مداخله موثر، ارزان و ساده برای کنترل درد بسیاری از آسیب های حاد ورزشی استفاده می شود. شواهد بحث برانگیزی این پرسش را که سرما چگونه بر فعالیت عضلات تاثیر می گذارد، احاطه می کند. تعداد 15 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا داوطلب شرکت در این تحقیق شدند. از آزمودنی ها خواسته شد تا 7 مرتبه از یک ارتفاع 30 سانتی متری فرود آمده و سپس فوراً و تا آنجا که می توانند به سمت بالا پرش نمایند. سپس، 3 روش سرمادهی (اسپری، کیسه یخ کوتاه مدت (3 دقیقه)، و کیسه یخ بلندمدت (10 دقیقه)) بطور تصادفی اعمال شد. بلافاصله بعد از هر حالت سرمادهی و 20 دقیقه بعد آن، آزمودنی ها مجدداً 7 بار حرکت فرود-پرش را اجرا کردند. نتایج نشان داد که بلافاصله بعد از انواع سرمادهی فعالیت عضلات پهن داخلی، پهن خارجی، نیم وتری، دوقلوی داخلی و درشت نئی قدامی تغییر می کند؛ اما معمولاً میزان تغییر در فعالیت آن ها در حالتی خاص، با تغییر معکوس در فرکانس میانه آن ها در همان حالت همراه شد. این مسئله احتمالا یک مکانیزم جبرانی برای عضلات می باشد تا آن ها بتوانند سطح اولیۀ نیروی خود را حفظ کنند. به علاوه، اثرات بلندمدت سرمادهی (20 دقیقه بعد سرمادهی) تنها بر روی عضله پهن داخلی مشاهده شد. این نتایج نشان می دهد که احتمالاً سرمادهی به صورت مقطعی بر میزان فعالیت عضلات اثر معنادار گذاشته و مکانیزم حرکتی فرد را تغییر می دهد. از آنجاکه میزان هم انقباضی جهت دار عامل مهمی در کارآمدی حرکتی فرد محسوب شده و تفاوت معناداری در میزان هم انقباضی جهت دار مفصل زانو بین حالات مختلف (قبل سرما، بلافاصله بعد سرمادهی و 20 دقیقه بعد آن) مشاهده نشد؛ احتمالاً اثرات سرمادهی تنها محدود به عضلات بوده است. با این حال، کاهش درک حس عمقی بر اثر سرمادهی (بلافاصله و 20 دقیقه بعد) مشاهده شد. این مسئله می تواند احتمال آسیب مفصل را افزایش دهد. بنابراین، لازم است که استفاده از مدالیته سرما در ورزش با احتیاط انجام شود.
  33. بررسی تاثیر دوازده هفته ورزش در آب بر قدرت عضلات اندام تحتانی، تعادل و توزیع فشار کف پایی زنان سالمند
    1393
    اهداف: هدف این تحقیق بررسی اثرات 12 هفته ورزش در آب بر توزیع فشار کف پایی، تعادل استاتیک و قدرت عضلات اندام تحتانی زنان سالمند بود. روش ها: 30 زن سالمند (30-60 سال) در این تحقیق نیمه تجربی شرکت کردند. آزمودنی ها به دو گروه مساوی تجربی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. سیستم فوت اسکن برای اندازه گیری تعادل ایستا و توزیع فشار کف پایی قبل (پیش آزمون) و بعد (پس آزمون) 12 هفته برنامه تمرین در آب مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی قدرت عضلات اندام تحتانی نیز از تنسیومتر استفاده شد. در مدت زمان برنامه تنها گروه تجربی به اجرای مهارت حرکتی برنامه پرداختند. تست های تی مستقل و زوجی برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفتند (05/0 p<). نتایج: یافته ها نشان داد که 12 هفته ورزش و تمرین در آب قادر بود قدرت عضلات اندام تحتانی را توسعه دهد. از طرف دیگر، برنامه تمرینی اثر معناداری بر توزیع فشار کف پایی و اندازه های تعادل نداشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های ما، به نظر می رسد که برنامه 12 هفته ای ورزش در آب سبب تقویت عضلات اندام تحتانی و در نتیجه ارتقاء قابلیت های زنان سالمند باشد
  34. طبقه بندی پا بر اساس ویژگی های زمانی roll-over پا در طی راه رفتن با استفاده از اطلاعات فشار کف پایی
    1393
    در بررسی عملکرد اندام تحتانی، نوع و ساختار پا از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
  35. تاثیر حاد چهار پروتکل گرم کردن به روش نیرومندسازی پس فعالی بر شاخص های عملکردی و الکترومایوگرافی پرش عمودی مردان ورزشکار
    1393
    هدف این مطالعه بررسی اثر حاد اجرای چهار پروتکل گرم کردن به روش نیرومندسازی پس فعالی (PAP) بر شاخص های عملکردی و الکترومایوگرافی پرش عمودی مردان ورزشکار بود.
  36. مقایسه پروفایل میوالکتریک عضلات منتخب اندام تحتانی طی فاز استانس راه رفتن در افراد کم توان ذهنی و همسالان نرمال
    1393
    هدف این مطالعه قایسه پروفایل میوالکتریک عضلات منتخب اندام تحتانی طی فاز استانس راه رفتن در افراد کم توان ذهنی و همسالان نرمال بود. 15 نفر دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر و 15 دانش آموز سالم در این مطالعه شرکت کردند. فعالیت الکترومایوگرافی
  37. سنجش شاخص های کارایی عضلانی و انباشت لاکتات هنگام ارگومتری زیر بیشینه به دو روش رکاب زدن در دوچرخه سواران حرفه ای 30-20 سال
    1392
  38. طراحی، روایی و پایایی سنجی مدل استعدادیابی ورزشکاران کارته کا مبتنی بر الگوریتم های هوش مصنوعی
    1392
  39. اثر خستگی عملکردی دوچرخه سواری بر میزان انحرافات COP{ و فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی در حین دویدن سه گانه کاران مبتدی
    1392
  40. مقایسه اثر استفاده طولانی مدت از ارتز حمایت کننده کشکک و اجرای تمرینات اختصاصی بر روی بهبود درد کشکک رانی
    1392
  41. اثر خستگی بر قدرت و فعالیت الکتریکی عضلات چهار سر رانی و دوقلوی داخلی در مردان بسکتبالیست آماتور و حرفه ای
    1391
  42. بررسی ویژگی فعالیت های عضلانی در بازیابی کنترل پاسچر پس از اعمال آشفتگی در افراد مبتلا به کایفوسیس
    1391
  43. مقایسه دو روش متفاوت رکاب زدن روی شاخص خستگی عضلات اندام تحتانی در تیم دوچرخه سواری همدان
    1391
  44. اثر خستگی موضعی عضلات چهارسر رانی بر میزان انحرافات COP و فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی در حین راه رفتن: مقایسه بین افراد ورزشکار و غیرورزشکار
    1391
  45. اثر طولانی مدت استفاده از توکفشی بر تغییرپذیری الگوی فعالیت عضلات اندام تحتانی افراد دارای کف پای صاف حین راه رفتن
    1391
  46. آثار فوری استفاده از یک نوع کفی Arch Support بر الگوی فعالیت الکتریکی عضلات منتخب راه رفتن در دانش آموزان با پای پرونت و مقایسه برخی پارامترهای کف پای آنها با همسالان نرمال
    1390
  47. سنجش چگالی و نسبت چربی تام بدن بر پایه 2 مدل پیشگوی رگرسیون خطی و لگاریتمی در دختران 16-12 سال شهرستان همدان
    1390
  48. تاثیر تمرین تعادلی تخصصی (بالانس روی دست) بر کنترل پاسچر در وضعیت ایستاده، هنگام مواجهه با شتاب ناگهانی در مردان غیرورزشکار
    1390
  49. تاثیر تغییر ارتفاع پاشنه پا بر تغییرات کینماتیکی و فعالیت الکترومایوگرافی برخی از عضلات در حین انجام حرکت اسکات
    1390
  50. بررسی اثر توکفشی Arch Support بر جابجایی مرکز فشار و فعالیت عضلانی اندام تحتانی در افراد سالمند
    1390
  51. اثر ارتروزهای نرم و نیمه سخت بر فعالیت الکترومیوگرافی عضلات انتخابی ساق طی راه رفتن در افراد دارای پای پرونیت و سوپینت
    1390