عاشورا و امام حسین علیه السلام در آئینه احادیث

20 Sep 2017
کد خبر : 6700773
تعداد بازدید : 3325

عاشورا، قرارگاه عشق است و پناهگاه عاشقان. کیست که از این معبر عبور کند و قرار و پناه نگیرد؟

عاشورا و امام حسین علیه السلام در آئینه احادیث

امامان شیعه علیهم السلام برای اینکه نهضت خونین کربلا و محرم و عاشورا برای همیشه زنده و جاوید بماند، سعی و تلاش فراوانی نمودند و دراین راستا از پنج شیوه استفاده کردند:

1- یادآوری مصائب امام حسین علیه السلام و یاران فداکارش در مناسبت های مختلف، بخصوص در ایام محرم و عاشورا.

عن ابی عمارة المنشد قال: «ما ذکر الحسین بن علی عند ابی عبدالله علیه السلام فی یوم قط فرئی ابو عبدالله علیه السلام متبسما فی ذلک الیوم الی اللیل » (1) ابوعماره منشد می گوید: هر گاه در حضور امام صادق علیه السلام نام حسین علیه السلام برده می شد، آن روز تا شام خنده بر لبان آن حضرت دیده نمی شد.

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام می فرماید:

«کان ابی اذا دخل شهر المحرم لایری ضاحکا و کانت الکابة (2) تغلب علیه حتی یمضی منه عشرة ایام فاذا کان یوم العاشر کان ذلک الیوم یوم مصیبته و حزنه و بکائه و یقول: هو الیوم الذی قتل فیه الحسین علیه السلام » (3) وقتی ماه محرم می رسید پدرم را کسی خندان نمی دید و غم و اندوه بر او چیره می گشت تا روز عاشورا فرا می رسید و روز عاشورا روز مصیبت و اندوه و روز گریه او بود و می فرمود: این همان روزی است که حسین علیه السلام کشته شد.

زمانی که منصور دوانیقی دستور داد در منزل حضرت صادق علیه السلام را آتش بزنند، آن حضرت در منزل بودند و آتش را خاموش کردند و زنان و دختران وحشت زده از آتش سوزی را دلداری دادند:

«فلما کان الغد دخل علیه بعض شیعته یسالونه فوجدوه حزینا باکیا، فقالوا: ممن هذا التاثر و البکاء؟ امن الجراة علیکم اهل البیت و لیس منهم باول مرة فقال الامام علیه السلام : لا ولکن لما اخذت النار ما فی الدهلیز نظرت الی نسائی و بناتی یتراکضن فی صحن الدار من حجرة الی حجرة و من مکان الی مکان هذا و انا معهن فی الدار فتذکرت فرار عیال جدی الحسین علیه السلام یوم عاشوراء من خیمة الی خیمة و من خباء الی خباء و المنادی ینادی: احرقوا بیوت الظالمین » (4) فردای آن روز دسته ای از شیعیان خدمت آن حضرت رسیدند تا از حالش جویا شوند، دیدند آن حضرت اندوهناک و گریان است پرسیدند: این همه اندوه و گریه از چیست؟ آیا از گستاخی و بی حرمتی آنان نسبت به شما - اهل بیت - این همه ناراحتید و حال آن که این اولین بار نیست که چنین می کنند.

امام علیه السلام فرمود: نه، بلکه اندوه و گریه من از این جهت است که وقتی آتش، آستانه خانه را فرا گرفت، زنان و دخترانم را دیدم که از این اطاق به آن اطاق و از این جا به آن جا پناه می بردند در حالی که من پیش آنان حضور داشتم و تنها نبودند. از این صحنه به یاد فرار خانواده جدم حسین علیه السلام در روز عاشورا افتادم که از خیمه ای به خیمه دیگر و از پناهگاهی به پناهگاه دیگر فرار می کردند و دشمن فریاد می زد: خیمه ستم کاران را به آتش بکشید!

در مورد حضرت علی بن الحسین علیه السلام آمده است که روزی ابوحمزه ثمالی بر حضرت وارد شد و حضرت را در حال گریه دید; عرض کرد:

«سیدی! ما هذا البکاء و الجزع؟ الم یقتل عمک حمزة؟ الم یقتل جدک علی علیه السلام بالسیف ان القتل لکم عادة و کرامتکم من الله الشهادة ».

«فقال له الامام علیه السلام : شکر الله سعیک یا ابا حمزة کما ذکرت القتل لنا عادة و کرامتنا من الله الشهادة و لکن یا اباحمزة هل سمعت اذناک ام رات عیناک ان امراة منا سبیت و هتکت قبل یوم عاشورا؟ و الله یا ابا حمزة ما نظرت الی عماتی و اخواتی الا و ذکرت فرارهن فی البیداء من خیمة الی خیمة و من خباء الی خباء و المنادی ینادی احرقوا بیوت الظالمین » (5)

مولای من، این همه گریه و بی تابی برای چیست؟ آیا عموی شما حمزه کشته نشد؟ آیا جد شما - علی علیه السلام - با شمشیر کشته نشد؟ کشته شدن، عادت شما خانواده است و شهادت عطیه ای الهی از آن شما است.

امام علیه السلام فرمود: ای ابوحمزه خداوند به تو جزای خیر دهد چنان که گفتی کشته شدن برای ما عادت است و خداوند نیز به ما شهادت را ارزانی داشته است ولی ای ابوحمزه آیا هرگز شنیده ای یا دیده ای که تا قبل از عاشورا زنی از خانواده ما به اسارت رفته باشد و هتک حرمت شده باشد؟ به خدا سوگند ای ابوحمزه هر وقت به عمه ها و خواهرانم نگاه می کنم به یاد فرار آن ها در بیابان می افتم که ازخیمه ای به خیمه ای و از پناهگاهی به پناهگاهی فرار می کردند و دشمن فریاد می زد: خیمه ستم کاران را به آتش بکشید!

حضرت صادق علیه السلام به داود رقی فرمود:

«انی ما شربت ماء باردا الا و ذکرت الحسین » (6) من هرگز آب سرد ننوشیدم مگر این که به یاد حسین علیه السلام افتادم.

حضرت رضا علیه السلام فرمود:

«ان یوم الحسین اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذل عزیزنا بارض کرب و بلاء و اورثناءالکرب و البلاء الی یوم الانقضاء» (7) حادثه عاشورا اشک ما را روان ساخت و خون از چشم ما جاری کرد و عزیز ما را در سرزمین غم و اندوه، خوار ساخت و تا روز قیامت برای ما غم و غصه به میراث گذاشت.

و همچنین حضرت رضا علیه السلام به ریان بن شبیب فرمود:

«ان المحرم هو الشهر الذی کان اهل الجاهلیة فیما مضی یحرمون فیه الظلم و القتال لحرمة فما عرفت هذه الامة حرمة شهرها و لا حرمة نبیها لقد قتلوا فی هذا الشهر ذریته و سبوا نساءه » (8) محرم ماهی است که اهل جاهلیت در گذشته، تجاوز و جنگ را در آن حرام می دانستند و آن را محترم می شمردند ولی این امت، حرمت ماه خود را و حرمت ماه پیامبر خود را نگاه نداشتند. در این ماه فرزندان او را کشتند و خانواده او را به اسارت بردند.

2- امامان شیعه بر مصائب امام حسین علیه السلام و اهل بیت گرامی اش گریه می کردند و با توجه به شرایط سیاسی زمان، مجالس عزاداری تشکیل می دادند و شیعیان را به عزاداری و گریه بر مصائب سالار شهیدان ترغیب و تشویق می کردند.

علقمه بن محمد حضرمی نقل می کند که حضرت باقر علیه السلام بر امام حسین علیه السلام گریه می کرد:

«ثم لیندب الحسین علیه السلام و یبکیه و یامر من فی داره ممن لا یتقیه بالبکاء علیه و یقیم فی داره المصیبة باظهار الجزع علیه و لیعز بعضهم بعضا بمصابهم بالحسین علیه السلام » (9) سپس به گریه و زاری بر حسین علیه السلام می پرداخت و دستور می داد به افرادی که در خانه بودند و از آنان تقیه نمی کرد، بر حسین علیه السلام گریه کنند; آن حضرت در خانه خود مجلس عزا برپا می داشت و به یکدیگر مصیبت حسین علیه السلام را تسلیت می گفتند.

«عن عبدالله بن غالب قال: دخلت علی ابی عبدالله علیه السلام فانشدته مرثیة الحسین بن علی علیهما السلام فلما انتهیت الی هذا الموضع:

لبلیة تسقوا حسینا بمسقاة الثری غیر التراب

صاحت باکیة من وراء الستر: «یا ابتاه » (10) عبدالله بن غالب گوید:

بر امام صادق علیه السلام وارد شدم و برای او مرثیه حسین بن علی علیهما السلام را خواندم وقتی به این جمله رسیدم که: «چه مصیبتی که حسین را در کنار آب از خاک سیراب کردند»، از پشت پرده زنی فریاد زد: «یا ابتاه ». (11)

«عن هارون المکفوف قال: دخلت علی ابی عبدالله علیه السلام فقال لی: «انشدنی ». فانشدته; فقال: «لا، کما تنشدون و کما ترثیه عند قبره » فانشدته:

امرر علی جدث الحسین فقل لاعظمه الزکیة

قال: فلما بکی امسکت انا فقال مر; فمررت، قال: ثم قال: «زدنی » قال: فانشدته:

یا مریم قومی واندبی مولاک و علی الحسین فاسعدی ببکاک

قال: فبکی و تهایج النساء. قال: فلما ان سکتن قال لی: «یا ابا هارون! من انشد فی الحسین فابکی عشرة فله الجنة .

هارون مکفوف گوید: وارد بر امام صادق علیه السلام شدم فرمود:برایم بخوان، برایش خواندم. آن حضرت فرمود: نه، آن چنان که در کنار قبرش مرثیه می خوانید بخوان و من خواندم:

از کنار نعش حسین گذر کن و به آن استخوان های پاک بگو وقتی آن حضرت به گریه افتاد سکوت کردم ولی فرمود: ادامه بده، ادامه دادم. فرمود: باز هم بخوان تا به این جا رسیدم که:

ای مریم برخیز و بر مولای خود ندبه کن و با گریه ات بر حسین رستگار شو امام علیه السلام گریه کرد و زن ها شیون سر دادند. وقتی آرام شدند، حضرت فرمود: ای ابوهارون هر کس مرثیه حسین علیه السلام بخواند و ده نفر را بگریاند، پاداش او بهشت است.

3- تشویق شعرا و دانشمندان به سرودن شعر و خواندن آن در خصوص نهضت حسین بن علی علیهما السلام و مصائب دردناک کربلا و بیان ارزش و ثواب این کار بزرگ.

حضرت صادق علیه السلام به ابی عماره شاعر فرمود:

«یا ابا عمارة! من انشد فی الحسین بن علی علیهما السلام شعرا فابکی خمسین، فله الجنة و من انشد فی الحسین علیه السلام شعرا فابکی ثلاثین، فله الجنة » (12) ای ابوهارون! هر کس در رثای حسین قصیده ای بخواند و پنجاه نفر را بگریاند پاداش او بهشت است و هر کس در رثای حسین علیه السلام ، قصیده ای بخواند و سی نفر را بگریاند پاداش او بهشت است.

امام صادق علیه السلام به ابی هارون مکفوف فرمود:

«یا ابا هارون! من انشد فی الحسین شعرا فبکی و ابکی عشرة کتب لهم الجنة » (13) ای ابوهارون! هر کس در رثای حسین قصیده ای بخواند و بگرید و ده نفر را بگریاند، پاداش آنان بهشت است.

حضرت امام صادق علیه السلام به صالح بن عقبه فرمود:

«من انشد فی الحسین علیه السلام بیتا من شعر فبکی و ابکی عشرة فله و لهم الجنة » (14) هر کس در رثای حسین علیه السلام یک بیت از قصیده ای بخواند و بگرید و ده نفر را بگریاند پاداش آنان بهشت است.

داستان آمدن دعبل بن علی خزاعی شاعر معروف عرب را در ایام محرم به محضر علی بن موسی الرضا علیه السلام و دعوت امام از وی برای سرودن مرثیه جدش حضرت حسین بن علی علیهما السلام را می توان در جلد 45، صفحه 257 کتاب بحارالانوار مطالعه نمود.

ائمه معصومین علیهم السلام : از شاعرانی همچون کمیت، دعبل، سید حمیری و... که در آن جو خفقان، مصائب حسین علیه السلام را به شعر در آوردند، تقدیر نموده اند.

4- ائمه طاهرین علیهم السلام : علاوه بر اینکه خودشان به زیارت حضرت حسین بن علی علیهما السلام و شهدای کربلا می رفتند شیعیان را هم برای رفتن به زیارت آن حضرت در هر شرایطی ترغیب و تشویق می نمودند و اجر و ثواب فراوان این زیارت را برای شیعیان تبیین می کردند.

روایات مربوط به زیارت امام حسین علیه السلام و اصحاب و یاران فداکار آن حضرت در جلد 101 بحارالانوار، ج 10 وسائل الشیعه از صفحه 318 تا صفحه 408، کتاب کامل الزیارات از صفحه 131 تا صفحه 222 و در کتاب ثواب الاعمال مرحوم صدوق از صفحه 308 تا 338 آمده است.

روایات زیارت چند دسته هستند که در این مورد به چند روایت اشاره می شود و بقیه روایات را از منابع ارائه شده می توان استخراج کرد:

دسته اول: زیارت، فرض و واجب است

حضرت صادق علیه السلام به ام سعید احمسیه فرمود:

«یا ام سعید زوریه فان زیارة قبر الحسین علیه السلام واجبة علی الرجال و النساء» (15) او را زیارت کن که زیارت قبر حسین علیه السلام بر زن و مرد واجب است.

حضرت صادق علیه السلام به معاویة بن وهب فرمود:

«یا معاویة لاتدع زیارة قبر الحسین لخوف » (16) ای معاویه، زیارت قبر حسین را به خاطر هیچ ترسی، ترک مکن.

و همچنین آن حضرت به محمد بن مسلم فرمود:

«هل تاتی قبر الحسین علیه السلام ؟ قلت; نعم، علی خوف و وجل، فقال: ما کان من هذا اشد فالثواب فیه علی قدر الخوف » (17) آیا به مزار حسین می روی؟ گفتم: آری، ولی با ترس و وحشت. فرمود: هر چه سخت تر و ترسناکتر باشد پاداشش بیشتر است.

دسته دوم: زیارت به همراه معرفت

«عن ابی الصامت قال: سمعت ابا عبدالله علیه السلام و هو یقول: من اتی قبر الحسین علیه السلام عارفا بحقه غفر له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر» (18) ابوصامت گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که: هر کس به زیارت قبر حسین علیه السلام بیاید و به حق او شناخت داشته باشد، گناهان گذشته و آینده او بخشیده می شود.

دسته سوم: فوائد زیارت

«عن ابی مسکان عن ابی عبدالله قال: «من اتی قبر الحسین علیه السلام عارفا بحقه غفر له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر» (19) ابومسکان از امام صادق علیه السلام روایت کرده است: هر کس به مزار حسین علیه السلام برود و به حق او آشنا باشد گناهان گذشته و آینده او بخشیده می شود.

دسته چهارم: اهمیت زیارت آن حضرت

«عن ابی الحسن الرضا علیهما السلام قال: من زار قبر ابی عبدالله بشط الفرات کان کمن زارالله فوق عرشه » امام رضا علیه السلام فرموده است: هر کس قبر امام حسین علیه السلام را در کنار شط فرات، زیارت کند همانند کسی است که خدا را در عرش خود، زیارت کرده باشد.

دسته پنجم: عقوبت ترک زیارت آن بزرگوار

«عن محمد بن مسلم عن ابی جعفر علیه السلام قال: من لم یات قبر الحسین علیه السلام من شیعتنا کان منتقص الایمان، منتقص الدین و ان دخل الجنة کان دون المؤمنین فی الجنة » (20) محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام روایت کرده است: از شیعیان ما هر کس قبر حسین علیه السلام را زیارت نکند، ایمانش ناقص و دینش ناقص است و اگر اهل بهشت باشد مقامی پایین تر از دیگر مؤمنان خواهد داشت.

عن سیف بن عمیرة عن رجل عن ابی عبدالله قال: «من لم یات قبر الحسین علیه السلام و هو یزعم انه لنا شیعة حتی یموت فلیس هو لنا بشیعة.» (21) سیف بن عمیره از شخصی روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که تا آخر عمر به زیارت حسین علیه السلام نرود و تصور کند شیعه ما است، چنین شخصی شیعه ما نیست.

عن هارون بن خارجة عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «سالته عمن ترک الزیارة زیارة قبر الحسین بن علی من غیر علة قال: «هذا رجل من اهل النار» (22) هارون بن خارجه گوید: از امام صادق علیه السلام درباره کسی که زیارت قبر حسین بن علی علیهما السلام را بدون عذر ترک گوید، پرسیدم. فرمود: چنین شخصی اهل دوزخ است.

فلسفه اصرار ائمه : بر زیارت حضرت سیدالشهدا این بود که چون دشمنان اسلام; یعنی، بنی امیه، بنی مروان و بنی عباس با تمام قدرت تلاش می کردند کربلا و عاشورا و قیام حسین را نابود کرده و نگذارند اثری از قبر امام باقی بماند; لذا ائمه معصومین : بر این امر عنایت ویژه ای مبذول می فرمودند; چرا که فرهنگ عاشورا و تاریخ کربلا و حرم حسین، همیشه برای حاکمان ستمگر زمان، خطرساز بوده و هست.

در جلد 45 بحارالانوار، صفحه 390 بابی تحت عنوان «جور الخلفاء علی قبره الشریف »

تجاوز خلفا بر قبر شریف آن حضرت آمده است که می توان به آن مراجعه کرد.

شخصی به نام دیزج می گوید:

«بعثنی المتوکل الی کربلاء لتغییر قبر الحسین ». «المتوکل یامر بحرث قبر الحسین علیه السلام مدة عشرین سنة » متوکل مرا به کربلا فرستاد تا آثار قبر حسین را از میان بردارم. متوکل در مدت بیست سال دستور می داد قبر حسین علیه السلام را شخم بزنند.

بنی امیه و بنی عباس، هر دو در این مورد حساسیت داشتند و در آن مشترک بودند.

5- ائمه : خودشان در نمازها از تربت امام حسین علیه السلام استفاده می کردند و شیعیان را به استفاده از آن توصیه می نمودند. در حالات امام سجاد علیه السلام آمده است:

«فکان اذا حضرته الصلاة صبه علی سجادته و سجد علیه » (23) هرگاه وقت نماز می رسید آن (تربت کربلا) را روی سجاده اش می ریخت و بر آن سجده می کرد.

حضرت صادق علیه السلام فرمود:

«و من کانت معه سبحة من طین قبر الحسین کتب مسبحا و ان لم یسبح بها» (24) هر کس همراهش تسبیحی از تربت قبر حسین علیه السلام باشد، از تسبیح گویان محسوب می شود گرچه با آن تسبیح نگوید.

«عن موسی بن جعفر علیه السلام قال: و لا تاخذوا من تربتی شیئا لتبرکوا به فان کل تربة لنا محرمة الا تربة جدی الحسین بن علی علیهما السلام فان الله عزوجل جعلها شفاء لشیعتنا و اولیائنا» (25) موسی بن جعفر علیهما السلام فرمود: از تربت من هرگز برای تبرک بر ندارید زیرا همه تربت ها جزتربت جدم حسین بن علی علیهما السلام حرام است خداوند - عزوجل - آن را برای شیعیان و دوستداران ما شفا قرار داده است.

بقیه روایات را می توان در جلد 101 بحارالانوار از صفحه 118 تا 140; و از صفحه 140 کتاب ثواب الاعمال و جلد 10 وسائل الشیعه صفحه 408 مطالعه کرد.

اولین کسی که بر تربت امام حسین علیه السلام سجده کرد حضرت علی بن الحسین علیهما السلام بود که پس از دفن پدر، مقداری از خاک قبر را برداشته و بر آن سجده کرد و با آن خاک تسبیح درست کرد. برخی بیماران مدینه با همین تربت شفا یافتند. (26)

ائمه طاهرین علیهم السلام : با این پنج شیوه، در طول تاریخ که حکومت به دست مخالفان شیعه بود نگذاشتند نهضت خونین کربلا فراموش شود و امروز این رسالت بزرگ به عهده شیعیان میباشد که شیوه ها را شناخته و دنبال کنند; چون با زنده ماندن قیام امام حسین علیه السلام و راه او، اسلام و تشیع زنده و جاوید می ماند.

پیروزی یا شکست

امسال با آغاز ماه محرم الحرام، 1360 سال از شهادت حضرت سیدالشهدا علیه السلام و یاران باوفایش می گذرد; پیوسته در طول این تاریخ این سئوال مطرح بوده و هست که آیا حسین بن علی علیهما السلام در این قیام و مبارزه پیروز شد یا شکست خورد؟

واژه پیروزی در لغت

واژه فوز و فاز به معنای پیروزی آمده است. در کتاب مفردات راغب ذکر شده است:

«الفوز الظفر بالخیر» (27) پیروزی، دست یافتن به خوبی است.

و حضرت علی علیه السلام هنگامی که ضربت به فرق مبارکش اصابت کرد، فرمود:

«فزت و رب الکعبة » یعنی، به خدای کعبه سوگند که پیروز شدم.

«ان الله اشتری من المؤمنین... و ذلک هو الفوز العظیم » (28) خداوند از مؤمنان خریده است... و این است رستگاری بزرگ.

در زیارت اول ماه رجب آمده است:

«فزتم و الله فوزا عظیما» به خدا سوگند به رستگاری بزرگ، دست یافتید.

خطاب به شهدای کربلا آمده است:

«اشهد انکم الشهداء و السعداء و انکم الفائزون » (29) شهادت می دهم که به راستی شما شهید و سعید هستید و به راستی شما رستگار هستید.

پیروزی مردان خدا در قرآن

«کتب الله لاغلبن انا و رسلی » (30) خداوند چنین مقرر داشته که من و رسولانم پیروز می شویم.

لام و نون تاکید ثقلیه، نشانه قطعی و حتمی بودن پیروزی خداوند و رسولانش است.

«فان حزب الله هم الغالبون » (31) حزب خدا پیروز است.

در همه جبهه ها حزب الله پیروز است.

«و ان جندنا لهم الغالبون » (32) و لشکر ما پیروز است.

پیروزی در فرهنگ اسلام مفهوم پیروزی در فرهنگ اسلام با پیروزی در فرهنگ های دیگر متفاوت است:

1-شهادت، اسارت و صدمه دیدن در راه انجام وظیفه، پیروزی است;

«و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف نؤتیه اجرا عظیما» (33) و آن کس که در راه خدا پیکار کند و کشته شود یا پیروز گردد، پاداش بزرگی به او خواهیم داد.

«قال الحسین علیه السلام : اما والله انی لارجو ان یکون خیرا ما اراد له ربنا قتلنا او ظفرنا» (34) به خدا سوگند من امیدوارم آن چه خدا برای ما خواسته است سرانجام نیک داشته باشد، کشته شویم یا پیروز گردیم.

2- رسیدن به هدف حتی با شهادت، پیروزی است. هدف امام علیه السلام در قیام عاشورا، معرفی چهره کثیف یزید بود که در لباس جانشینی پیامبر 6 قصد نابودی اسلام و احیای جاهلیت را در سر داشت; که به آن رسید و علاوه بر این، امام علیه السلام مکتب خونین ضد استبداد و ستم را پایه گذاری کرد که تا قیامت موجب بقاء، عظمت و حفظ اسلام و فرهنگ تشیع گردید.

3- گاهی پیروزی دفعی و کوتاه مدت حاصل نمی شود; بلکه آثار آن در دراز مدت ظاهر می شود; چنانکه حضرت امام خمینی 1 در قیام 15 خرداد، پیروز نشد; لکن زمینه آگاهی و رشد جامعه را فراهم کرد که به پیروزی 22 بهمن سال 1357 منجر شد.

4- دشمنان در قیام کربلا به هیچ یک از اهداف خود نرسیدند. از جمله اهداف دشمنان اسلام، نابودی اسلام، احیای جاهلیت، سرکوب همه حرکتهای ضد استبداد، اعلام روز عاشورا به عنوان عید، فتح و پیروزی و به فراموشی سپردن خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله بود.

پیروزی و شکست در روایات

«قال علی علیه السلام : ما ظفر من ظفر الاثم به، الغالب بالشر مغلوب » (35)

مغلوبی که حق با او باشد، پیروز است. (36)

«قال رسول الله صلی الله علیه و آله : لاتزال طائفة من امتی ظاهرین علی الحق لایضرهم من خذلهم حتی یاتی امرالله و هم کذلک » پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: همواره دسته ای از امت من پشتیبان حق اند و دشمن گزندی به آنان نمی رساند تا امر خدا فرا رسد و باز هم ایشان پشتیبان حق اند.

پیروزی در سخنان سالار شهیدان

هنگامی که حضرت تصمیم گرفت که از مدینه حرکت کند، کاغذی خواست و روی آن خطاب به بنی هاشم نوشت:

«بسم الله الرحمن الرحیم من الحسین بن علی بن ابی طالب الی بنی هاشم اما فانه من لحق بی منکم استشهد و من تخلف لم یبلغ الفتح » (37) به نام خداوند بخشنده مهربان از حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام : به بنی هاشم: آگاه باشید که هر کس با من بیاید شهید خواهد شد و هر کس نیاید به فتح و پیروزی دست نخواهد یافت.

«قال الحسین علیه السلام : لیس الموت فی سبیل العز الا حیاة خالدة و لیست الحیاة مع الذل الا الموت الذی لاحیاة معه » (38) حسین علیه السلام : مرگ در راه عزت، زندگی جاودان است و زندگی با ذلت مرگی است که حیات در آن راه ندارد.

«قال الحسین علیه السلام : و ان نغلب فغیر مغلبینا» (39) امام فرمودند: و اگر مغلوب شدیم، ما شکست ناپذیریم.

پیروزی در رجز علمدار کربلا

«لا ارهب الموت اذ الموت رقا» (40) از مرگ هراسی ندارم زیرا مرگ تکامل است.

پیروزی خون بر شمشیر

ابراهیم بن طلحه در مدینه از حضرت علی بن الحسین علیه السلام پرسید: چه کسی در این واقعه پیروز شد؟ فرمود: هنگام اذان معلوم می شود:

«اذا دخل وقت الصلاة فاذن و اقم تعرف من غلب » (41) وقتی هنگام نماز رسید اذان و اقامه بگو، آن گاه پیروز را خواهی شناخت.

سهل بن سعد نقل می کند: سر بریده حضرت ابوالفضل را بر بالای نیزه دیدم که خنده بر لب دارد (یعنی، بر مرگ خنده می زند). (42)

ره توشه راهیان نور ویژه محرم 1379/1421

پی نوشتها

1. بحارالانوار، ج 44، ص 280

2. الکآبة: اندوه و غصه

3. بحارالانوار، ج 44، ص 284، امالی صدوق، 288

4. مجمع مصائب اهل البیت، الخطیب الهندوبی، ج 1، ص 24

5. همان، ص 61

6. امالی صدوق، ص 122

7. بحارالانوار، ج 44، ص 284

8. امالی صدوق، ص 112

9. وسائل الشیعه، ج 10، ص 398

10. بحارالانوار، ج 44، ص 286

11. یعنی امام را سنگ باران کردند.

12. بحارالانوار، ج 44، ص 282

13. همان، ص 288

14. همان، ص 289

15. کامل الزیارات، ص 131، بحار الانوار، ج 101، ص 3، ح 9

16. همان، ص 136 و 137

17. همان، صفحات 149، 163، 165، 184

18. همان، صفحات 149، 163، 165، 184

19. همان، ص 211

20. همان

21. همان، ص 212

22. وسائل الشیعه، ج 3، ص 608

23. همان

24. همان، ج 10، ص 410 تا 412

25. زندگانی امام حسین، مرحوم حسین عمادزاده، ص 855

26. مفردات راغب، ص 387

27. توبه، 111

28. مفاتیح الجنان، ص 440

29. مجادله، 21

30. مائده، 56

31. صافات، 172

32. نساء، 74

33. موسوعة، ص 362

34. قصار الحکم، حدیث 327

35. موسوعة، ص 362

36. مجموعه ورام، ص 7

37. بحارالانوار، ج 44، ص 330

38. ادب الحسین، ص 159

39. کتاب بر شطی از حماسه و حضور، سازمان تبلیغات اسلامی، ص 185

40. بطال العلقمی، ص 309، رقا به معنای تکامل و ترقی است

41. الامام زین العابدین، سیدعبدالرزاق مقرم، ص 370

42. قهرمان علقمه، دکتر احمد بهشتی، ص 303